وضعیت مهاجرت ایران

چکیدۀ آماری
در آخرین پیمایش ملّی 6/24درصد از ایرانیان گفتهاند در صورت برداشته شدن موانع مهاجرت، ترجیح میدهند برای همیشه به کشور دیگری مهاجرت کنند.
ما آمار دقیقی از تعداد ایرانیان خارج از کشور نداریم؛ آمار مهاجران ایرانی در کشورهای دیگر از 8/1میلیون نفر تا 04/4میلیون نفر گزارش شده است.
ایران رتبۀ 54 مهاجرفرستی و رتبۀ 23 مهاجرپذیری را در دنیا دارد.
دانشجوفرستی ایران در سالهای اخیر افزایش یافته و درحالحاضر ایران در رتبۀ 17 دنیا قرار دارد، بهعلاوه دانشجوپذیری ایران نیز افزایش یافته و رتبۀ ایران به 13 رسیده است اما در کلّ وضعیت ایران در شاخص رقابتپذیری برای جذب استعداد بدتر شده و رتبهاش از 102 به 112 تنزل پیدا کرده است.
رتبۀ پناهجوفرستی ایران 14، رتبۀ پناهندهفرستی ایران 22 و رتبۀ پناهندهپذیری ایران 10 گزارش شده است.
بیشترین تعداد ایرانیان در کشورهای امارات متحدۀ عربی، آمریکا، کانادا، آلمان و ترکیه هستند.
5/4میلیون نفر مهاجر در ایران زندگی میکنند.
تعداد دانشآموزان افغانستانی مدارس ایران در سال تحصیلی فعلی 670هزار نفر است.
مسائل حوزۀ مهاجرت
دادههای مهاجران ورودی و خروجی:
فقدان دادههای قابل اتکاء برای سیاستگذار در مسئلۀ مهاجرت، منجر به ایجاد فاصله میان سیاستها و واقعیتها شده و فضا را برای کژنماییهای رسانهزده مساعد کرده است. داشتن یک نمای رصدی جامع از وضعیت فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و سیاستی مهاجران مبتنی بر آمارهای رسمی، ضروری است.
آموزش مهاجران حاضر در ایران:
مهمترین مسئله در ادغام فرهنگی-اجتماعی مهاجران در جامعه آموزش است. مسائل و مشکلات ذیل در نسبت با آموزش دانشآموزان مهاجر در ایران وجود دارد:
الف) اجرای سلیقهای قوانین و آییننامهها در مدارس دولتی
ب) عدمحمایت از مدارس خودگردان و سمنهای فعال در آموزش مهاجران
پ) فقر اقتصادی خانواده و اشتغال کودکان
ت) نبود محتوای آموزشی متناسب با فرهنگسازی پذیرش مهاجران
ث) برخوردهای تبعیضآمیز با مهاجران در مدارس دولتی
ج) محرومیت از خدمات آموزش رسمی و قرارنگرفتن در سیر درست جامعهپذیری موجب طرد مهاجران میشود که احتمال کجرفتاری را بالا میبرد.
چ) عدماهتمام به مسئلۀ آموزش دختران در داخل جامعۀ مهاجران
همچنین با توجه به تفاوت هویتی-فرهنگی دانشجویان خارجی و دانشجویان مهاجر مقیم ایران که در مدارس ایران تحصیل کردهاند و با کنکور وارد دانشگاه شدهاند، نیاز به بازبینی و تبعیض سیاستی در نسبت با این دو گروه داریم. ازسوییدیگر تعداد مهاجران تحصیلکرده در سالهای اخیر در ایران روبهافزایش بوده ولی از چنین ظرفیتی در سیاستهای ادغامی جامعۀ مهاجران با جامعۀ میزبان غفلت شده است.
مسئلۀ مادرایرانیها:
توقف روند اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی در نتیجۀ غلبۀ نگاههای ضدفرهنگی امنیتی است و این عقبگرد تبعات فرهنگی اجتماعی عمیقی را در جامعه برجای میگذارد. اکثریت مادرایرانیها در ایران به دنیا آمده و بزرگ شدهاند و تعلقات هویتیشان بیشتر بهسمت مادر متمایل است. درحالحاضر ما با نسل دوم و سوم مادرایرانیها مواجه هستیم و درواقع این افراد در فرهنگ ایرانی پرورش یافته و فرهنگ ایران را با خود دارند اما ندادن شناسنامه که مدرک هویتی افراد است، موجب شده است که:
الف) در موقعیتهای مختلف از خدمات شهروندی محروم شوند.
ب) تبعیض و در پی آن طرد اجتماعی را تجربه کنند.
پ) دچار سرگردانی هویتی شوند.
ت) حتی پذیرش فرهنگی این افراد بین جامعۀ ایرانی دچار اختلال شود.
سازمان ملّی مهاجرت:
طرح فعلی سازمان ملّی مهاجرت بر خلاف نمونههای موفق جهانی، از حوزۀ فرهنگ و مسائل پیرامونی آن غافل است و شاهد عدمپرداخت به برخی مسائل مهم و حتی بازگشت به عقب در بندهای آن هستیم:
الف) در این طرح به همۀ ابعاد مهاجرت پرداخته نشده است و مهاجرتهای داخلی و مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور اصلاً دیده نشده است.
ب) شیوههای مختلف مهاجرت و انواع ویزا و اقامت در طرح این سازمان دیده نشده است.
پ) این طرح صرفاً تداوم وضعیت سابق و ارتقای ادارۀ اتباع وزارت کشور به سازمان است.
ت) نسلهای دوم و سوم مهاجران حاضر در ایران در این طرح دیده نشدهاند و همچنان بدون توجه به زمینههای فرهنگی و اجتماعی، با این افراد مانند نومهاجران برخورد میشود.
ث) رویکرد تنبیهی و جرمانگارانه بر طرح سایه انداخته است.
ج) درخواست و دریافت شهروندی خارجیان در ایران دیده نشده و حتی قانون تابعیت مادرایرانیها نیز لغو گردیده است.
چ) مسئلۀ مهم ادغام فرهنگی-اجتماعی مهاجران در جامعۀ ایران ندید گرفته شده است.
ح) به پیوست رسانهای مسئله از اساس توجهی صورت نگرفته است.
نخبگان مهاجر در ایران:
نخبگان نقشی محوری در پر کردن شکافهای فرهنگی اجتماعی مهاجران و میزبانان دارند. توجه به طرح اقامت نخبگان خارجی باتوجهبه ابعاد فرهنگی آن ضروری است.
سرمایۀ فرهنگی مهاجران خارجی در ایران:
آشنایی مهاجران با رمزگان فرهنگی جامعۀ میزبان و داشتن مهارت بهکارگیری شایستگیهای فرهنگی در نسبت با اقتدار فرهنگی حاکم بر جامعه، در فرآیند ادغام فرهنگی مهاجران امری ضروری است. بههمینمنظور توجه به اصل مشارکت فرهنگی مهاجران افغانستانی، مصرف فرهنگی مهاجران، رویتپذیری اجتماعی آنها و همچنین نهادهای فرهنگی اجتنابناپذیر است.
مهاجر هراسی یا مهاجرستیزی:
متأسفانه بهنظرمیرسد احساسات ضدمهاجر در ایران وجود دارد که در موقعیتهای مختلف ظهور و بروز آن تقویت میشود. نبود دستورالعملهای روشن رسانهای و فقدان استانداردهای ضدبیانهای نژادپرستانه در نظام رسانهای و فرهنگی ایران موجب شده تا برخورد قانونی محکمی با مهاجرستیزی در لایۀ فرهنگی و رسانهای صورت نپذیرد. از این روی نیازمند اتخاذ رویههای صریح سیاستی در این زمینه هستیم.
نظر شما :