در جنگ فرهنگی باید فرهنگ مقاومتی داشته باشیم

با دو معضل اساسی در اقتصاد و معیشت و فرهنگ و معرفی روبرو هستیم که در خصوص اقتصاد موضعی حکیمانه از جانب سکاندار انقلاب تحت عنوان اقتصاد مقاومتی مطرح شد اما آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفت.
 نظریه اقتصاد مقاومتی در دولت قبل تضییع شد و به طور منسجم در دولت ولایی و انقلابی پیگیری نشده است و این امر رسالت مدیران کشور است؛ در خصوص اقتصاد وظیفه ای متوجه طلاب و روحانیون نیست و باید در تماس ها و دیدار ها تأکید کنیم زیرا نهایت امر در اقتصاد مقاومتی متوجه دولت است؛ با نکاتی که متخصصین اقتصادی به خصوص در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اظهار می کنند مشکلات اقتصادی قابل حل است؛ اگر معضلات اقتصادی و معیشت مردم را حل نکنیم در فرهنگ نیز صدمه می بینیم.
برای حل مشکلات فرهنگی و معرفتی جامعه نیز نیازمند یک نظریه هستیم؛ مباحث تهاجم فرهنگی که توسط حضرت آیت الله خامنه ای مطرح شد از دوران ریاست جمهوری ایشان بوده و پس از قبول مسؤولیت رهبری جلساتی با ایشان داشته ام و این مسأله را پیگیری کرده ام که قصه بسیار مفصلی دارد.
مسؤولیت تقابل در جنگ فرهنگی تنها با دولت نیست بلکه باید ما طلاب نیز فعالیت‌های گسترده ای انجام دهیم، با طرح نظریه فرهنگ مقاومتی اشاره ای به اولین دیدار دولت فعلی با رهبر معظم انقلاب بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور تعبیر جدیدی است که توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شد و چگونگی اجرای آن نیز توسط خود ایشان در جلسه با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی تشریح شد.
کل زیست دهم رو رایگان یاد بگیر!!
در جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با رهبر معظم انقلاب تعبیر «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» تشریح شد و همه سؤالات پیرامون این تعبیر پاسخ داده شد و من تصور می کنم این تعبیر می تواند ذیل فرهنگ مقاومتی قرار گیرد.
تا زمانی باورها و انگاره های غلط در ذهن مردم است هیچ مشکلی حل نمی شود، توطئه و سرمایه گذاری دشمن برای تقابل با جریان حق را همیشگی است و اینترنت ابزار ارتش آمریکا بود اما این را در اختیار همه بشریت قرار دادند تا در پستوی خانه ها نیز بر اذهان کودکان سوار باشند.
 اگر فرهنگ اصلاح نشود اقتصاد نیز ترمیم نمی شود اما فرهنگ قابل مدیریت است؛ نشانه مدیریت پذیری فرهنگ بعثت نبی اکرم یا انقلاب و دفاع مقدس ما است که تحولی عظیم در جامعه خود ایجاد کرد.
فرهنگ ما باید دین بنیاد، درون خیز و ملی باشد زیرا فرهنگ عاریتی جواب نمی دهد؛ ایران یک فرهنگ غنی دارد و این فرهنگ مقاومتی باید در ریشه های تاریخی ایران پیوند داشته باشد؛ باید از گسست تاریخی ترس داشته باشیم.
فرهنگ سلطنتی نیست بلکه ذات فرهنگ جامعه بنیاد بوده و امری توده ای است، لذا اخلاق به خطر افتاده است و ما بعد از انقلاب از اخلاق و معنویت غافل شدیم؛ پارلمان ما مرتب قوانین مختلف بیرون می دهد و حوزه فقط فقه درس می دهد اما به اخلاق کم پرداخته می شود.
فرهنگ سکولار هم باید با روح پیوند بخورد و جوهر معنوی داشته باشد، فرهنگ فقط می تواند به دست روحانیت تولید شود زیرا دانشگاه ها نمی توانند فرهنگ تولید کنند و هنوز در ایران دانشگاه به عنوان مرجع به مردم معرفی نشده است؛ تازمانی که متن حوزه به صحنه نیاید معضل فرهنگ حل نمی شود.
حوزه علمیه تهران با بیش از 1500 استاد و 15هزار طلبه دومین حوزه بزرگ کشور بوده که ظرفیت جامعه مدرسین در کنار آن خدمات فراوانی را شکل خواهد داشد؛ بهتر است جامعه مدرسین امتداد شبکه ای پیدا کند.