آینده روشن وقتی محقق می‌شود که گذشته روشنتان را بشناسید

معمولا برای رفع مشکلات و حاجات خود به ائمه اطهار(ع) مراجعه می‌کنیم اما به دیدگاه‌ها و معارف آن‌ها برای چگونه زیستن توجهی نداریم از این رو اعتقادمان به ایشان تأثیری در زندگی ندارد؛ نه مانع ما از خطا می‌شود و نه ما را به نیکی‌ها سوق می‌دهد. به عبارت دیگر بیشتر برایمان محبوب هستند تا امام و کسی که مورد اطاعت و پیروی قرار می‌گیرد.
شیعه ائمه بودن به معنای پیروی از ایشان و عمل به فرامین و رهنمودهایشان می‌باشد،و لذا دین یعنی باور و التزام عملی به عقاید؛ ایمان ما در دوراهی‌ها و تصمیمات و انتخاب‌های زندگی مشخص می‌شود نه صرفا با حضور در اماکن مذهبی. اگر بنا به ظواهر مذهبی بود، شاه پهلوی و صدام حسین نیز با آن همه جنایت به زیارت ائمه اطهار می‌رفتند، در حالیکه عملکردشان هیچ سنخیتی با سیره اهل بیت(ع) نداشت.
امام رضا (ع) می فرماید: ایمان به کثرت نماز و روزه نیست بلکه ملاک دینداری، امانتداری است؛ متأسفانه برخی به نماز و روزه عادت کرده‌اند اما در زندگی حاضر نیستند هیچ بهایی برای دینداری بپزدازند یا اگر امانتی از حکومت، بیت‌المال یا مردم دستشان افتاد امانتداران خوبی نیستند.
شیعه کسی است که هنگام فداکاری، اول صف باشد نه فقط در مواقع بهره‌برداری و تنعم. از دیدگاه امام رضا (ع)، شیعه حتی هر کار حلالی را انجام نمی‌دهد یا هر خوراک حلالی را استفاده نمی‌کند. حرص و طمع در هیچ زمینه‌ای با ایمان قابل جمع نیست و به ویژه در زمینه مادیات، مایه ذلت شده و کرامت و عزت نفس انسان را زیر سؤال می‌برد.
امام رضا (ع) می‌فرمایند: کسی که نوع سلام و برخوردش با سرمایه‌دار و فقیر تفاوت دارد از ما نیست، تشیع یعنی فداکاری برای خدا و خدمت به خلق و دنیا را هدف قرار ندادن. جای شما جوانان دانشجو باشم، حتما هر سال حداقل یک اردوی جهادی شرکت می‌کنم.
 دین ما را حتی به احساس مسئولیت در برابر حیوانات و گیاهان سفارش می‌کند، , و لذا به مناطق محروم بروید و متواضعانه و مؤدبانه به آنان خدمت کنید زیرا اصل و آنچه می‌ماند، همین‌ها است، بقیه عناوین، همه موقت و گذراست؛ البته منظور این نیست که به دنبال نان و نام نباشید، اما این‌ها برایتان هدف نباشد. به دنبال راضی شدن خدا باشید که یکی از راه‌های مؤثر آن، شادکردن دل بندگان و گره‌گشایی از مردم است.  
آینده روشن وقتی محقق می‌شود که بدانید گذشته روشنی هم دارید؛ یکی از توطئه‌های غرب علیه جوانان مسلمان این است که تاریخ علم را جعل کرده و القا می‌کند شما هیچ پیشینه درخشان یا استعدادی ندارید، آن‌ها می‌توانند ولی شما نمی‌توانید و.... ؛ حتی برخی اساتید شما در داخل کشور هم طوطی‌وار حرف‌های آن‌ها را تکرار می‌کنند و دستاوردهای دانشجویان خود را به سخره می‌گیرند، اما شما نگذارید تحقیرتان کنند و در عمل نشان دهید سخت در اشتباه هستند.
پیش از انقلاب می‌گفتند اگر انقلاب شود و اسلام بیاید اولا علم از بین می‌رود، دوما زنان منزوی و تحقیر می‌شوند در حالی که انقلاب اسلامی نه تنها مخالف علم نیست بلکه سبب رشد پرشتاب آن شده است و همان‌ها که اسلام را مرتجع می‌دانستند، امروز خودشان مانع رشد علمی ما می‌شوند. در حوزه زنان نیز خودشان اعتراف می‌کنند که ایران اسلامی رتبه نخست رشد و تحصیل زنان در جهان را دارد.
آن‌ها که جنسیت را بر انسانیت مقدم می‌دارند، شما را نه زن می‌دانند و نه اهل علم چراکه متدین هستید و نمی‌خواهید طعمه نگاه جنسیتی قرار بگیرید.  
 اینکه برخی می‌گویند درس مهمتر است و ازدواج دیر نمی‌شود، اشتباه است؛ اتفاقا تنها چیزی که دیر می‌شود و زمانش می‌گذرد و قابل جبران نیست، ازدواج است؛ رسالت زن صرفا فرزندآوری نیست، اما این هم درست نیست که بانوان صرفا به فعالیت اجتماعی بپردازند و از خانواده غافل شوند.