دیدراه شماره ۷

هیچ کشوری مثل ما تحت حمله و هجوم خارجی نیست

اردشیر گراوند؛ جامعه‌شناس
۲۲ آبان ۱۴۰۱ | ۱۶:۴۶ کد : ۵۲۴۹۹ رصد و دیدراه دیدراه شماره ۷
هیچ کشوری مثل ما تحت حمله و هجوم خارجی نیست

اردشیر گراوند؛ جامعه‌شناس؛ درست است که استکبار در این قضایا دخالت کرده، اما آنها از ضعف‌های خود ما استفاده کرده‌اند.توسعه‌یافتگی کشور ما در مرکز بوده است، و این امر به استان‌های مرکزی و دیگر استان‌ها ضربه زده است در حالی که در جاهایی که آب و هوا و زمین داشته، توسعه رخ نداده و به جای آن مهاجرت به مرکز رخ داده است.
دولت‌های جمهوری اسلامی هم خواسته‌اند مشکل خودشان را حل کنند در حالی که به نظر من سازمان مدیریت، بانک مرکزی، محیط زیست و سازمان اجتماعی کشور نباید دست دولت باشد، بلکه باید برنامه آمایش و طرح جامعی را برای کل کشور اجرا کنند. ممکن است ناآرامی‌ها فروکش کند ولی در مقطعی دیگر به بهانه تازه، شکل می گیرد. ما باید سعادت نظام اجتماعی‌مان را هدف قرار دهیم. ۲۵۰ هزار شهید برای جمهوری اسلامی داده‌ایم و ۴۰ سال برایش هزینه کرده‌ایم و باید مشکلات را اصلاح کنیم، جوانان کشور چیزی غیر از یک زندگی عادی نمی‌خواهند.
هجوم خارجی گسترده‌ای که علیه کشور است، اتفاقی که در این ایام رخ داد، براندازی بود و از سوی غربی‌ها تقویت شده بود.در این اعتراضات، حاشیه‌نشین‌ها کمتر دخیل بودند و تظاهرات در نقاط مرفه‌تر جریان داشت، من برای تحلیل حوادث اخیر، به زمینه‌های بیرونی توجه می‌کنم. تئوری جامعه توده‌وار این رویدادها را توضیح نمی‌دهد، تئوری دولت و تمدن اما معتقد است دولت نقش اساسی در جامعه دارد. دنیا محل نبرد دولت‌هاست و اهمیت دولت بسیار زیاد است.
اگر دهه اول انقلاب دهه معصومیت و پاکی بود، دولت هاشمی که دولت سازندگی خطاب شد، در حال اجرای برنامه‌های نوسازی زمان شاه بوده است. این برنامه باعث مهاجرت و فقر شده بود.. در دولت خاتمی گفتگوی تمدن‌ها و در دولت احمدی نژاد عدالت به عنوان گفتمان مطرح شد، اما تصور می‌کنم هنوز تئوری نوسازی در جریان است.
در ناآرامی‌های اخیر، یک سری گروه‌های مخالف نظام فعال بودند و برخی گروه‌ها هم مشکل اقتصادی داشتند. شعارها بسیار جسور و تند بودند این آدم‌ها نوعا افرادی تحت نفوذ خارج از کشور بودند. هیچ کشوری مثل ما تحت حمله و هجوم خارجی نیست. صرف نظر از درستی ادعای پول دادن به عوامل اغتشاش، اتفاقی که در این ایام رخ داد، براندازی بوده که از سوی غربی‌ها تقویت شده است.
ما دو نظریه داریم، یکی اینکه انسان‌ها ناهمانند و متفاوتند، از ارسطو تا هگل، متفکران غربی چنین عقیده‌ای دارند و خودشان را بهتر از دیگران می‌دانند. برخی دیگر می‌گویند افراد همانند هستند که ادبیات دینی ما هم همین را می‌گوید و در شرق ندیدم کسی به نظریه ناهمانندی معتقد باشد. این که اروپایی‌ها می‌گویند شما انرژی اتمی نداشته باشید، به همین دلیل است که خودشان را برتر می‌دانند، اما کسانی در ایران هستند که می‌گویند می‌خواهم حرف خودم را بزنم.
نمی‌خواهم ضعف دولت‌ها را در شکل‌گیری نارضایتی‌ها بپوشانم، ولی دولت آمریکا برای ساقط کردن حکومت ما از طرح‌های مختلفی استفاده کرد و شکست خورد، چون مردم ایران را نمی‌شناسد.
رویدادهای فعلی، شبیه اقدامات علیه دولت ملی مصدق است، نمی‌گویم ایراد درونی وجود نداشته، ولی آن ایرادها به اندازه‌ای نبود که این میزان ضربه و پیامد و واکنش ایجاد کند در مجموع جامعه رو به آرامش می‌رود و دولت هم تجدیدنظرهایی در برخی موارد می‌کند.
امیر دبیری‌مهر؛ سیاست شناس؛ وقتی اعتراض شکل می‌گیرد، افراد و گروه‌هایی سوءاستفاده می‌کنند و مثلا به فحاشی و تخریب و حتی ترور روی می‌آورند این از عوارض این بحران‌هاست و نباید جای فرع و اصل را با هم عوض کرد.
کناررفتن نخبگان و افراد مجرب از چرخه تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری؛ اولا موجب سرخوردگی و ناامیدی بدنه موثر تصمیم‌سازی کشور و کاهش مشارکت عمومی مردم شده و ثانیا ضریب خطا و هزینه تمام شده تصمیم‌گیری‌های کشور را به شدت بالا می‌برد. این بحران به مهاجرت عینی و ذهنی ایرانیان منتج و برای باقی ماندگان به نارضایتی و خشم منجر می‌شود که مجالی برای ظهور می‌جوید.
 بر خلاف تصور اینکه اگر همه قوا و نهادهای تصمیم‌ساز در کشور از یک سبک مدیریتی شکل گیرد، تنش‌ها و اختلافات کاهش‌یافته و برنامه‌های اجرایی بهتر پیش می‌رود، تنوع سلایق و عقاید و سبک مدیریتی و فکری لازمه پویایی سازمان‌ها از جمله دولت است و یکدستی حاکمیت دست کم دو آفت خطرناک دارد. یکی زمینه‌سازی فساد و شفافیت نداشتن و دیگری حذف ضربه‌گیرهای حاکمیتی می‌شود که در شعارهای معترضان مشهود است.
همچنین سیاست بی‌اعتنایی به علوم انسانی و صاحب نظران اجتماعی خسارت‌بار است و شوربختانه برخی به علوم انسانی و متخصصانش نه بعنوان فرصت که بعنوان تهدید نگاه می‌کنند. از سوی دیگر و برای مثال می توان پرسید در اتفاقات اخیر چند استاد و کارشناس علوم سیاسی و جامعه‌شناسی برای تبیین مسئله پیش‌آمده فراخوانده شدند و از آنان مشورتی با هدف تصمیم‌سازی خواسته شد؟
وجود مشکل و مطالبه و درخواست در سیستم‌های حاکمیتی امری عادی و جهانشمول است و آنچه کشورها را از نظر توسعه یافتگی متمایز می‌کند نوع مواجهه با مشکلات و مطالبات و درخواست‌های عمومی است. بنابراین کسانی که جامعه را راضی و آرام و بی‌صدا و بدون اعتراض می‌خواهند، نه جهان را می‌شناسند نه سیاست را. اما نکته کلیدی و راهبردی در مساله این است که وقتی این روندها و فرآیندهای معیوب ادامه پیدا می‌کند و حل نمی‌شود و عزم و جدیتی برای غلبه و مهار آن دیده نمی‌شود موجبات خشم عمومی فراهم می‌شود.
استمرار نارضایتی تبدیل به خشم اجتماعی می‌شود و نارضایتی نیز ریشه در سیاست‌های نادرست و ناکارامدی در پاسخ به مطالبات مردمی‌ دارد. برای کاهش نارضایتی هم ناگزیر باید شجاعت تغییر در سیاست‌ها را داشت و نظام خدمت‌رسانی و بوروکراسی کشور را مانند دیگر کشورهای جهان چالاک و مدرن و در ارائه خدمات به همه شهروندان، قانون‌مدار رفتار کرد.


منبع- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی

ایسنا (21/08/1401)، قالب: نشست (خانه اندیشمندان علوم انسانی)

 


نظر شما :