دیدراه شماره ۷

رشد اجتماعی ما به شدت بالاست

دکتر ابراهیم فیاض؛ استاد دانشگاه تهران
۲۳ آبان ۱۴۰۱ | ۱۶:۳۸ کد : ۵۲۴۹۸ رصد و دیدراه دیدراه شماره ۷
رشد اجتماعی ما به شدت بالاست

ما از نظر غریزه‌ای اوج گرفته‌ایم و باید این نکته را تکرار کرد که لازم است ساختار جامعه خودمان را از نظر زمانی، تاریخی و جغرافیایی تئوریزه کنیم. الان سیر جامعه معاصر ایران اصلا تئوریزه نشده یا خیلی کم این اتفاق افتاده یا با نظریات غربی تئوریزه شده است. از سال ۶۸ تا ۸۸ در کشور شاهد حاکمیت امر اقتصادی بودیم، یعنی دنبال ماشین بهتر، خانه بهتر، محله بهتر و مدرسه بهتر و این قبیل موارد بودیم. از سال ۸۸ که آن جنبش و مسائل پیش آمد ما از امر سیاسی به امر جنسی در سال‌های بعد کشیده شدیم و از سال ۱۴۰۰ هم وارد امر ارتباطی شدیم. در امر اقتصادی غریزه گرسنگی پشت مسائل قرار داشت، بعد از سال ۸۸ غریزه جنسی و الان هم غریزه ارتباطی انسان است که حاکم شده است و این نکته اول است.
نکته دوم این است که ما چون این مسائل را به هیچ‌وجه تئوریزه نکردیم و آنجایی که باید در این زمینه سیاستگذاری می‌کرد همچون دفتر تبلیغات، شورای انقلاب فرهنگی و دانشگاه‌های علوم انسانی، این امور را تئوریزه نکرد، ما دچار یک بن‌بست و شوک شدیم.
ارتباطی شدیم یعنی دیگر نسبت به همه‌چیز بحث شکل خواهد گرفت و ابعاد رسانه‌ای پیدا خواهد کرد. چه در زمینه دین، چه فکر، چه سیاست، چه زیبایی‌شناسی و چه قدرت، دیگر همه این‌ها بُعد رسانه‌ای می‌یابند و از این جهت است که پیش‌بینی می‌کنم در آینده تئوری‌پردازی بومی در همه ابعادی که گفتم اوج بگیرد. در حوزه‌های هنر، ادبیات و فلسفه و در نهایت دین، به شدت نظریه‌پردازی و طرح سوال صورت خواهد گرفت. در آینده هم با همه این شلوغی‌ها و خشونت‌ها، این امر بالاخره پذیرفته می‌شود.
از طرفی الان جامعه از ترجمه خارجی و تبیین‌گری با نظریه‌های خارجی پرشده است، اما این دیگر فایده‌ای ندارد و جواب نمی‌دهد نسل جدید زیر بار این چیزها نمی‌رود و پرسشگرانه به مسائل نگاه می‌کند و این درحالی است که نهادهایی مثل جهاد دانشگاهی یا دیگر موسسه‌های مشابه فقط در علوم تجربی و رویان و مهندسی پیشرفت داشته است و در علوم انسانی مثل سایر نهادهای علمی جلونرفته است. به همین دلیل ما دچار فقر سرمایه اجتماعی و علوم انسانی شده‌ایم، یعنی فقط پزشکی و مهندسی اوج گرفتند و علوم انسانی را به تمام معنا کنار گذاشتند. این امر منجر به آسایش جامعه (هرچند نه برای همه)  شد اما آرامش را از میان برداشت. الان هم به همین دلیل که آسایش به دست آوردیم و آرامش را از دست دادیم شورش را تجربه کرده‌ایم؛ طبقات اجتماعی هم در جنبش اخیر درگیر هستند و محور اصلی آن هم دختران جوان و نوجوان هستند که مطالبه جنسی هم دارند. تا دیروز پسران مطالبه جنسی داشتند و امروز دختران این مطالبه را دارند، چون غریزه جنسی یک غریزه زنانه است تا مردانه.
غریزه مردانه گرسنگی است که اقتصاد روی آن بنا می‌شود. مرد یک موجود اقتصادی است، اما زن یک موجود جنسی است و به همین دلیل زنان که وارد صحنه شدند مطالبه جنسی به شدت بالا رفته است و دیگر دولت مجبور است برای اینکه ایجاد سرمایه اجتماعی کند، زمینه‌های روابط مشروع را فراهم کند. بیشتر دخترها تا جایی که من دیدم به دنبال تشکیل خانواده هستند، اما مکانیسم‌های‌شان فرق می‌کند، یکی به شکل سنتی می‌نشیند تا خواستگار به خانه‌شان بیاید، یکی می‌گوید نه، من روابط دوستانه قبل از ازدواج را می‌خواهم اما واقعیت این است که همه دنبال ازدواج هستند.
امری که در این میان دولت و شهرداری‌ها باید پیگیری کنند ساخت مسکن است. آن خانه‌های ۲۰ متری که من گفتم و بعضی‌ها سروصدا کردند، در همین راستاست. در شرایط فعلی خانه اقتصادی یک خانه ۲۰ متری است.
رسانه‌های اجتماعی توجه از تحولات سیاسی را به توجه به تحولات اجتماعی بدل کردند. الان دیگر مثلاً اصلاح‌طلبان نمی‌توانند بگویند ما رهبر این جریان هستیم. الان خودشان هم مطرح می‌کنند که صحنه‌ای از مسائل اجتماعی شکل گرفته که دیگر اصلاً کسی به آنان محل نمی‌گذارد. الان دیگر مفهوم دولت - ملت در جهان عوض شده است و دولت - مردم هم که بعد از آن شکل گرفت امروز دارد بدل به مردم - دولت شده است. در مسائل جنسی هم همین است، تا دیروز دانستی‌های جنسی تابو بوده است اما الان با ساختارهایی که رسانه‌های اجتماعی آورده‌اند دیگر مسائل جنسی هم تابو نیست.
در عربستان امر سیاسی هنوز سیاسی است، اما در ایران دیگر امر سیاسی بدل به امر اجتماعی شده است، مثل کشورهای پیشرفته جهان. این یعنی رشد اجتماعی ما به شدت بالاست.
تکنولوژی در ایران به شدت در حال تغییر است و چه می‌کند؟ اول سبک زندگی که معنایش رابطه زندگی با تکنولوژی است را عوض می‌کند. تکنولوژی دیجیتال روزبه‌روز ساختار ایران و جهان را تغییر می‌دهد. الان یک ترکیب ایدئولوژیک به اسم «فضای مجازی» را ساختیم و مدام گفتیم این فضا مجازی و آن فضا حقیقی است، ولی واقعیت این است که این تکنولوژی دیجیتال است. از همه مهمتر اینکه این تکنولوژی همه‌چیز را از حالت مبهم خلاص می‌کند.
از من پرسیدند زنان داخل ورزشگاه بروند یا نروند من گفتم اولاً زن و مرد به این شکل که می‌گویید نداریم، ایرانی‌ها معمولاً همه‌جا را با خانواده می‌روند، چه در پارک، چه در سینما، چه در سایر محیط‌های این‌چنینی فضای اکثریت حاضران خانوادگی و زوج است.  به نظرم در کلاس فوتبال ایران و کیفیت بازی‌ها هم تاثیر خواهد گذاشت.
بالاترین سرمایه اجتماعی ایران، خانواده است. حالا وقتی یک دختر و پسر در دوران دانشجویی می‌خواهند ازدواج کنند چرا باید آنقدر موش و گربه بازی درآورند؟ تمام همت معاونت دانشجویی و حتی استادان دانشگاه باید همین باشد که به این امر کمک کنند، من خودم به دانشجویانم در این امر کمک کرده‌ام.
این اعتراضات هم از دانشگاه‌ها شروع شد و به جامعه کشید و خشونت پیدا کرد، ولی الان بازهم به دانشگاه‌ها برگشته و خشونتش دارد کم می‌شود. بعد از این هم به نظرم به سطح تفکری وارد خواهد شد و نگارش پایان‌نامه‌ها و برگزاری کنفرانس‌ها را به دنبال خواهد داشت. اینجاست که دیگر امر جنسی به رسمیت شناخته خواهد شد و بعد از آن امر ارتباطی هم پذیرفته می‌شود. ما هم اساساً داریم در همین مسیر جلو می‌رویم.
الان خود جامعه دارد وارد عمل می‌شود و خانواده‌محوری را رشد می‌بخشد. من مطمئنم آن ابعاد اشرافی خانواده‌ هم رنگ می‌بازد و دیگر آن جهیزیه‌ها و خرج‌های وحشتناک جشن‌ عروسی که تا ده سال باید خرجش را پرداخت می‌کرد، کنار می‌رود. این‌ها همه می‌شکنند و یک ازدواج رسمی و ساده در اکثر موارد رخ می‌دهد.
شوک وارد شده، جدی است. ما نه تئوری داریم نه استراتژی، دانشگاه‌های ما به شدت عقب مانده‌اند و در دانشگاه درس خواندن به‌شدت بی‌معنا شده است چه در علوم انسانی و چه در علوم فنی و مهندسی. به این دلیل که تکنولوژی دیجیتال که آمده وظیفه حافظه انسانی را به عهده گرفته است، یعنی یک کتابخانه عظیم چند میلیون کتابی را می‌توان در عرض چند دقیقه جمع‌ کرد. یعنی دانش و بینش قابل سرچ شده‌اند و در این شرایط ایده‌پردازی است که اهمیت دارد. کار دانشگاه‌ها در شرایط فعلی ایده‌پردازی و عملی کردن این ایده‌ها از راه دانش و بینش خصوصاً اینترنت اشیاء است.
به هرحال یا ما آینده را می‌سازیم یا آینده ما را می‌سازد. ساختن آینده، دانش و بینش و ایده می‌خواهد. متاسفانه دانش و بینشی که در اینترنت هست را استفاده نمی‌کنیم و از ایده هم که خبری نیست. ما متأسفانه در حال انتقال با خشونت به آینده هستیم. اگر آینده را خودمان بسازیم با آرامش و آسایش می‌سازیم اما اگر آینده ما را بسازد حتماً با خشونت و جراحی خواهد بود.


منبع- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی

خبرگزاری ایسنا (22/08/1401)، قالب: گفت‌وگو

 


نظر شما :