نشست مطالعاتی "تأملی بر مهم‌ترین دغدغه‌های دوران دانشجویی"

تأملی بر مهم‌ترین دغدغه‌های دوران دانشجویی

۲۶ آذر ۱۴۰۱ | ۱۰:۰۹ کد : ۵۱۷۳۸ مطالعات راهبردی
تأملی بر مهم‌ترین دغدغه‌های دوران دانشجویی

نشست مطالعاتی تاملی بر مهم‌ترین دغدغه‌های دوران دانشجویی
آقای جانی پور: بسم الله الرحمن الرحیم یا الله یا الله یا الله یا رحمان یا رحمان و یا رحیم ثبت قلوبنا علی دینک به ولایت علی بن ابی طالب و اولاد معصومش ان شاء الله. عرض ادب و احترام خدمت همه عزیزان و سروران گرامی. دوستانی که شرف حضور دارند در سالن دفتر ستاد معاونت فرهنگی که در خدمتشان هستیم و عزیزانی که به صورت برخط معاونین و مدیران محترم دفتر مطالعات فرهنگی واحدهای سراسر کشور. عرض ادب و احترام دارم خدمت همه این عزیزان. در خدمت شما عزیزان هستیم با دومین برنامه‌ای که با عنوان سیمای دانشگاه در خدمت شما عزیزان بودیم. این برنامه در خدمت سرکار خانم دکتر سنگی خواهیم بود که با پژوهشی به عنوان گزارشی از طرح مطالعاتی تاملی بر مهم‌ترین دغدغه‌های دوران دانشجویی که جزو طرح‌های هماهنگ سال 1400 که ایشان لطف کردند و بازخوانشی دارند در این زمینه و ان شاء الله در خدمتشان خواهیم بود. اجازه می‌خواهم که ما یک عرض ارادتی به بی بی دو عالم بانو حضرت زهرا داشته باشیم و با این عرض ارادت ان شاء الله در خدمت خانم دکتر سنگی هم باشیم.
نزول وحی خدا با صدای فاطمه است/ که حفظ دین محمد دعای فاطمه است
قسم به خاک خراسان و غربت مولا/ بهشت و برگ عبورش رضای فاطمه است
دلم ز مشهد عشقت حسین حسین می‌گفت/ گرفته قفل ضریحت که جای فاطمه است
صدای ناله زینب به گوش می‌آید/ فضای صحن تو تا کربلای فاطمه است
زبان حاجت ما لهجه‌اش پر از اشک است/ چو نی نوای دلم نینوای فاطمه است
فرشته جفت کند کفش زائرانش را/ به شوق این که کنیز سرای فاطمه است
نشسته کنج شفاخانه نسخه می‌پیچی/ شفاعتی غزلم در عزای فاطمه است
چو حج ما فقرا آستان قدست شد/ همیشه چشم دلم بر عطای فاطمه است
با ذکر صلواتی بر محمد و خاندان پاکش و استدعا از بی بی دو عالم جهت نظری بر ما بندگان حالا هرچند من خودم را می‌گویم نالایقش و ان شاء الله که در این ایامی‌ که هم ایام سوگواری خود حضرتش است و هم بالاخره وضعیت کشور جمهوری اسلامی ایران به یک آرامش نسبی‌تری براساس رضای مردم و رضای خداوند باشد ان شاء الله انجام شود یک صلواتی می‌فرستیم و ان شاء الله در خدمت سرکار خانم دکتر سنگی خواهیم بود.


خانم دکتر سنگی: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام عرض می‌کنم خدمت همه همکاران عزیز. خوشحالم که در این جمع فرهیخته حضور دارم و گزارش مختصری از طرح پژوهشی- مطالعاتی "بررسی مهم‌ترین دغدغه‌های دوران دانشجویی" را خدمتتان ارائه می¬دهم. این طرح مطالعاتی- پژوهشی در ترم اول سال تحصیلی 1400-1401 انجام شد. محوریت آن دانشجویان دانشگاه تهران بود چون ما به عنوان مجری در سازمان جهاد دانشگاهی تهران با  دانشجویان دانشگاه تهران در  ارتباط هستیم. علاوه بر دانشجویان دانشگاه تهران، با توجه به برنامه‌هایی که در سال گذشته اجرا کردیم مثل دفاع سه دقیقه‌ای پایان نامه، کتاب سه دقیقه‌ای و مناظرات دانشجویی، دانشجویان دانشگاه‌های دیگر استان تهران هم در این برنامه¬ها شرکت کردند که به عنوان جامعه آماری خودمان از آن‌ها نیز استفاده کردیم که در ادامه توضیحات بیشتری را خدمتتان ارائه خواهم داد. بدون شک دغدغه همزاد انسان است و هیچ کسی را نمی‌شود پیدا کرد که بدون دغدغه باشد. با توجه به موقعیت هر فرد و مقطعی که آن فرد در آن قرار دارد از نظر سنی، از نظر فرهنگی، از نظر شرایط اجتماعی دغدغه‌ها می‌تواند متفاوت باشد. دغدغه‌ای که یک نوجوان دبیرستانی دارد قاعدتاً متفاوت با دغدغه‌ای است که یک دانشجوی مثلا کارشناسی دارد یا یک دانشجوی دکتری دارد و به طریق اولی دغدغه‌هایی که در مقاطع دیگر زندگی افراد می‌تواند ایجاد شود. چیزی که ملاک ما برای انجام این کار پژوهشی بود دغدغه‌ها در دوران دانشجویی است. علاوه بر این بحث مقاطع تحصیلی هم برای ما دارای اهمیت است که در مورد آن‌ها هم صحبت خواهیم کرد. در رابطه با سوالات پژوهش، سئوال اصلی این است که دانشجویان چه دغدغه‌هایی را در دوران تحصیل دارند. روشی که ما برای این پژوهش استفاده کردیم گراندد تئوری یا نظریه داده بنیاد است که با استفاده از روش استقرائی می‌آییم از جزء به کل می‌رسیم. با استفاده از فکت‌ها، داده‌ها و دیتاهایی که داریم می‌توانیم بیاییم یک نظریه‌ای را در انتها برای کار مطالعاتی خودمان ارائه کنیم. روش نمونه‌گیری هم روش گلوله برفی بود البته روش گلوله برفی این طوری است که شما یک نفر را به عنوان مورد مطالعاتی خودتان انتخاب می‌کنید آن فرد با توجه به تجاربی که دارد می‌آید افراد دیگری را به شما معرفی می‌کند. علاوه بر آن ما چون بحث دسترسی به دانشجویان شرکت کننده در برنامه¬های فرهنگی را داشتیم به صورت تصادفی از بین این دانشجویان نیز مواردی را انتخاب کردیم که در چهارچوب همین روش گلوله برفی از آن‌ها بهره‌برداری کردیم. در ادامه در خصوص جامعه آماری، جامعه آماری ما شامل دانشجویان کلیه مقاطع تحصیلی دانشگاه‌های تهران، علم و فرهنگ، علوم قضائی و خدمات اداری، علامه طباطبایی و هنر بودند. حجم نمونه آماری ما شامل 39 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه‌های تهران، علم و فرهنگ، علوم قضائی و خدمات اداری، علامه طباطبایی و هنر بودند. 39 نفری که ما از آن‌ها مصاحبه‌ها را گرفتیم تقریبا به نفر سی و یکم و سی و دوم که رسیدیم به اشباع نظری رسیده بودیم و برای این که کارمان تکمیل‌تر شود تا 39 تا هم ادامه دادیم و در نهایت با 39 نفر ما طرح مطالعاتی را به اتمام رساندیم. در رابطه با تعداد 39 نفری که ما در این پژوهش مورد مطالعه قرار دادیم تعداد 25 نفر از آن‌ها خانم بودند و 14 نفر از آن‌ها آقا بودند. یعنی 64 درصد زنان و تقریبا 36 درصد مردان. این جامعه آماری ما تقریباً با آن چیزی که در جامعه دانشگاهی و دانشجویی با آن روبرو هستیم همخوانی دارد. اکثریت را تقریبا دانشجویان خانم دارند. 60 درصد دانشجویان ما را خانم تشکیل می‌دهند. خانم‌ها به دلایل مختلفی گرایش بیشتری به بحث تحصیلات دانشگاهی دارند. یکی از این دلایل گرایش می‌تواند بحث این باشد که تحصیل کرده بودن باعث ایجاد سرمایه اجتماعی می‌شود هم در حوزه زندگی فردی و هم اجتماعی و هم در حوزه این که افراد می‌توانند با کسب مدارک دانشگاهی در آینده از موقعیت شغلی بهتری برخوردار بشوند. بحث این که شاید آقایان در جامعه تمایل کمتری نسبت به کسب مدارک دانشگاهی دارند مخصوصاً در شرایط فعلی اقتصادی، بخشی از آقایان ترجیح می‌دهند که وارد بازار کار بشوند به جای این که بیایند سرمایه مادی و جوانی‌شان را در دانشگاه بگذرانند و پس از آن وارد بازار کار بشوند. از طرف دیگر یکی از دلایل که شاید از اهمیت هم برخوردار باشد این است که خانم¬ها فکر می‌کنند و شاید باور هم این باشد که با کسب تحصیلات دانشگاهی، فرصت‌های ازدواج بیشتری می‌تواند برایشان فراهم شود و هم این که در آینده می‌توانند از این مدرک دانشگاهی که به دست می‌آورند به موقعیت‌های شغلی بهتری دسترسی پیدا کنند و حتی در عرصه علمی حضور پررنگ‌تری را داشته باشند. بحث بعدی بحث سن دانشجویان است. 11 نفر از این نمونه‌های مطالعاتی زیر 20 سال بودند. 22 نفرشان بین 20 تا 25 سال، سه نفرشان 25 تا 30 سال و سه نفر بالای سی سال. ما در این مورد مطالعاتی دانشجویی داشتیم که تقریبا 50 سال سن داشت آقا بود مقطع دکترا بود و قاعدتاً نگرشی که این آقا نسبت به دوران دانشجویی خودش دارد خیلی متفاوت‌تر از بقیه  بچه‌هایی می‌تواند باشد که در مراحل ابتدایی دانشگاه در ترم اول و دوم کارشناسی هستند و برای خود من جالب بود در مصاحبه‌ای که با ایشان داشتم دغدغه ایشان ازدواج موقت و بحث تعدد زوجات بود چون ایشان روحانی هم بودند این یکی از مواردی بود که خیلی برای ایشان جالب بود و روی آن داشت کار می‌کرد. بحث بعدی در رابطه با ویژگی‌های نمونه آماری ما، وضعیت اشتغال است. در رابطه با وضعیت اشتغال 12 نفر از این دانشجویان تقریبا 30 درصدشان شاغل بودند و 27 درصدشان شاغل نبودند. اگر بخواهیم به تفکیک جنسیت این را بررسی کنیم تقریبا می‌شود گفت از 25 نفر خانمی‌ که بررسی کردیم 6 نفر شاغل بودند و 19 نفر شاغل نبودند یعنی 24 درصد خانم‌ها دارای شغل بودند. از آقایان که 14 نفر بودند 6 نفر شاغل بودند و 8 نفر غیر شاغل بودند. باز هم اینجا از نظر آماری می‌بینیم که تقریبا 42 درصد آقایان در دوران دانشجویی شاغل هستند و تقریباً این مسأله با نسبت بازار کار هم همخوانی دارد. در رابطه با وضعیت سکونت، چون این تحقیق در دوره‌ای صورت گرفت که وضعیت کرونایی بود و دانشگاه‌ها به دانشجویان کارشناسی اجازه ورود نمی‌دادند و کلاس¬ها به صورت مجازی برگزار می¬شد اکثر دانشجویانی که ما با آن‌ها صحبت کردیم بومی بودند. 31 نفر بومی و 8 نفر غیر بومی. در رابطه با وضعیت تاهل یکی از نکات جالب این بود که از 39 نفر فقط 4 نفر متاهل بودند که از این 4 نفر هم 3 نفر آقا بودند و یک نفر خانم. آقایان هم که متاهل بودند در دوره دکتری داشتند تحصیل می‌کردند و عموما بالای 30 سال داشتند و تنها مورد خانم هم که متاهل بود 19 ساله بود و در دوره کارشناسی تحصیل می‌کرد. خوب دلایل مختلفی را می‌شود در رابطه با بحث ازدواج دانشجویان به آن پرداخت که شاید یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث شده است میزان ازدواج مخصوصاً در دوره‌ دانشجویی کاهش پیدا بکند بحث مسائل مالی است. مشکلات و مضیقه‌های مالی که گریبان¬گیر اقشار مختلف جامعه شده است و امکان تشکیل خانواده را به نوعی کمتر کرده است. در رابطه با نوع دانشگاه 14 نفر، دانشجویان دانشگاه‌های دولتی و 25 نفر دانشجوی دانشگاه‌های غیردولتی بودند. البته در رابطه با بحث تامین هزینه‌ها این نکته را هم باید خدمتتان بگویم که صرف دانشگاه دولتی بودن به معنای آموزش رایگان نیست بلکه بعضی از این دانشجویان، دانشجوی دوره شبانه بودند بعضی دانشجویان، دانشجوی پردیس دانشگاه بودند که عملا شهریه‌های بالایی را برای تحصیل خودشان دارند پرداخت می‌کنند. در ادامه بحث مقاطع تحصیلی است. این تحقیق در رابطه با دانشجویان مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بود. 23 نفر در مقطع کارشناسی، 11 نفر کارشناسی ارشد و 5 نفر دکتری بودند که تقریبا با آن آماری که در رابطه با تحصیلات تکمیلی در دانشگاه‌ها داریم همخوانی دارد. در رابطه با رشته‌های تحصیلی تعداد 15 نفر در گرایش علوم انسانی، 13 نفر فنی و مهندسی، 7 نفر هنر و 4 نفر علوم پایه. این پژوهش به وسیله دفتر مطالعات سازمان جهاد تهران انجام گرفت و از نظرات دانشجویان دانشگاه¬های علوم پزشکی استفاده نشد که اگر ان شاء الله قرار باشد که این کار به صورت تکمیلی‌تر انجام شود قاعدتا باید از دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی و زیر نظر وزارت بهداشت هم این نظرسنجی‌ها انجام بگیرد. یکی از نکاتی که ما مورد مطالعه قرار دادیم بحث اولویت‌ها بود. از دانشجویان پرسیده شد که " مهمترین دغدغه شما چیست؟" اولین موردی که اکثریت را به خود اختصاص داد یا اولین دغدغه‌ای که دانشجویان به آن اشاره کردند بحث مباحث اقتصادی بود. 41 درصد دانشجویان مباحث اقتصادی را جزو مهم‌ترین دغدغه‌های خودشان اعلام کردند. در ردیف دوم، دغدغه‌های تحصیلی بود، بعد فردی، بعد خانوادگی، در جایگاه پنجم دغدغه فرهنگی، بعد دغدغه محیط زیست، در جایگاه هفتم دغدغه سیاسی و آخرین گزینه، دغدغه‌های اجتماعی دانشجویان بود. جالب اینجاست که سال گذشته گزینه‌های سیاسی و اجتماعی جزو اولویت‌های اول دغدغه‌های دانشجویان نبود. در رابطه با اولویت دومشان دغدغه‌های فردی جایگاه اول را به خود اختصاص داد بعد اقتصادی و اجتماعی همزمان جایگاه دوم را به خودشان اختصاص دادند و بعد دغدغه سیاسی دارد اولویت پیدا می‌کند. بعد تحصیلی، خانوادگی، فرهنگی و محیط زیست. بعد از این که ما مصاحبه‌های بچه‌ها را مورد تحلیل قرار دادیم آمدیم و این‌ها را در قالب کدگذاری که در چهارچوب روش گرانددتئوری است مورد بررسی قرار دادیم و کدهای انتخابی به دست آوردیم که در قالب دغدغه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیط زیستی، خانوادگی، دغدغه‌های مرتبط با دانشگاه می‌شود به آن‌ها اشاره کرد.
در مرحله اول ما 613 کد داشتیم در قالب کد باز که بعد از این که آن کدهایی که تکراری بود یا هم پوشانی داشت را حذف کردیم به 570 کد باز نهایی دست پیدا کردیم.
کد انتخابی دغدغه‌های سیاسی
در کد انتخابی دغدغه‌های سیاسی ما دارای 54 کد باز بودیم که در 5 کد محوری دسته بندی شد. کدهای محوری ویژگی‌های رفتاری برخی از مسئولین، کدهایی بازی شامل فساد سیاستمداران( این‌ها گزاره‌ها یا کدهایی است که بچه‌ها در مصاحبه‌هایشان به آن اشاره کردند)، تنش میان سیاستمداران، دعوای چپ و راستی که معمولا ما شاهد آن هستیم، انعطاف ناپذیری مسئولین، عدم عذرخواهی، قانون گریزی مسئولان، عدم صداقت سیاستمدارن( شاید به واسطه صحبت‌هایی که انجام می‌گیرد و بعد نقیض آن‌ها را می‌بینیم یا شاهد آن هستیم این گزاره‌ها در ذهن دانشجویان شکل گرفته است)، مقصر اعلام کردن دیگران( کار کار دیگران است، کار غیرخودی‌ها است یا این که قبل از ما ویرانی ایجاد شده و تحویل ما داده شده است، فرافکنی‌هایی که اتفاق می‌افتد)، رابطه‌سالاری انتخاب افراد براساس رابطه، انتخاب افراد نامناسب، عدم توجه به تخصص یکی از گزاره‌هایی بود که بچه‌ها به کرات به آن‌ها اشاره کردند. در کد محوری معضلات و ویژگی‌های سطح نهادی و ساختاری: گزاره‌هایی مثل عدم شایسته سالاری، حق اعتراض مسالمت آمیز، اصل 27 قانون اساسی می‌گوید تشکیل تجمعات و راه¬پیمایی¬ها، بدون حمل سلاح به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است. این به آن معنی است که شما می‌توانید اعتراض کنید، راهپیمایی تشکیل دهید، تجمع تشکیل دهید البته بدون حمل سلاح. اما در سال‌های گذشته مخصوصا در سال‌های 96 و 98 با توجه به اتفاقاتی که در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور ما افتاد و راهکارهایی اندیشیده نشد که مردم اعتراضات خودشان را یا آن نقدهایی که دارند را به راحتی بیان کنند ما شاهد آن بودیم که در 1401 به آشوب و اغتشاش انجامید. اگر این کارها زودتر انجام می‌گرفت جامعه ما لازم نبود بهای سنگینی که الان داریم پرداخت می‌کنیم را بپردازد. ناامیدی از تغییرات گزاره‌ای که دانشجویان به آن اشاره کردند. باور این که هیچ چیز درست نخواهد شد و خیلی از بچه‌ها می‌گفتند که تنها راهش این است که ما برویم و گزینه مهاجرت را مطرح می‌کردند در واقع به نوعی بازتاب این گزاره‌ای است که به آن اشاره کردیم. آزادی بیان نکته‌ای بود که بچه‌ها خیلی به آن اصرار می‌کردند و بحث آن را مطرح می‌کردند. نقش دولت در مشکلات اقتصادی، بحث بازار سرمایه، بورس، بحث صنعت و غیره که به نوعی دولت را مسئول مشکلات اقتصادی می‌دانستند. در کد محوری معضلات و چالش‌های فرهنگ سیاسی: عدم استمرار برنامه‌ها و طرح‌ها. این که ما برنامه میان مدت و بلندمدت نداریم و متاسفانه خیلی از آقایان یا سیاستمداران یا دولتمردان در دولت نگاهشان گذراندن روزمره امور است نگاه میان مدت و بلندمدت ندارند و همین باعث آسیب زدن به حاکمیت می‌شود.  عدم مشارکت حداکثری مردم مخصوصا بعد از انتخابات سال 98 در انتخابات مجلس و همینطور 1400 انتخابات ریاست جمهوری که تقریبا مشارکت به زیر 50 درصد رسیده بود. بحث بی اعتماد به سیاستمداران کدهایی است که به آن پرداخته می‌شود. عدم گردش نخبگان این که ما معمولا چهره‌های ثابتی را در عرصه سیاسی داریم می‌بینیم و کمتر چهره جدیدی می‌بینیم یا کمتر حرف جدیدی را در عرصه سیاسی شاهد هستیم. کد توهم توطئه: این که همه اش نگران این هستیم که دیگران به ما حسودی می‌کنند، دیگران دارند تلاش می‌کنند که زمینه ضعف ما را فراهم بکنند. گزاره محوری معضلات و ناهنجاری‌های سیاسی در سطح ملی: مثل آزادی انتخاب پوشش، بحث گشت ارشاد، ناتوانی دولت در رفع مشکلات مثل بحث‌های مسکن، اجاره بها، گرانی، تورم، آلودگی هوا خیلی موارد را بچه‌ها به آن اشاره می‌کردند که دولت شعار می‌دهد اما عملا کاری برای رفع این مشکلات انجام نمی‌دهد علی الظاهر ناتوان است. بسته بودن فضای سیاسی، برقراری عدالت جزو گزاره‌های این کد محوری بود. کد محوری معضلات و چالش‌های سیاسی در عرصه بین المللی: که دیگر تقریبا می‌شود گفت همه به آن اشراف دارند. بحث رفع تحریم‌ها، بازگشت به برجام، عدم همکاری با جهان، بهبود روابط با سایر کشورها، همکاری با کشورهای همسایه، بسترسازی برای پیشبرد اهداف نظام، توافق با کشورهای قدرتمند جهان، این‌ها گزاره‌هایی است که بچه‌ها به آن اشاره کردند.


کد انتخابی بعدی دغدغه‌های اقتصادی که همه با گوشت و پوست و استخوانمان درک می‌کنیم. در کد انتخابی دغدغه‌های اقتصادی ما 54 کد باز داشتیم که این 54 کد باز را در قالب 6 کد محوری تقسیم بندی کردیم. اولین کد محوری نگرش‌ها و دغدغه‌های فردی در حوزه اقتصادی است مثل داشتن درآمد کافی، در همین دوران دانشجویی دغدغه دانشجو این است که من درامد کافی داشته باشم که حداقل هزینه‌های دوران دانشجویی خودم را بتوانم بگذرانم. سختی ایجاد رزومه کاری، دانشجو می‌گوید من که الان تازه دارم فارغ التحصیل می‌شود از کجا رزومه داشته باشم که فلان اداره، فلان جا به من می‌گوید 5 سال سابقه کار مرتبط. این از یک جایی باید شروع شود. جزو دغدغه‌های اصلی دانشجویان است. حتی داشتیم صحبت می‌کردیم می‌گفت سیستم‌هایی ایجاد شده در دانشگاه که بچه‌ها حاضر هستند پول بدهند به شرکت‌ها خودشان هزینه پرداخت بکنند که از این‌ها کار بکشند و در آن شرکت‌ها برایشان رزومه ایجاد شود. پیدا کردن کار پاره وقت جزو دغدغه‌ها است. در بحث کد محوری فضای کسب و کار و دغدغه‌های اشتغال یکی از مهم‌ترین نکاتی که بچه‌ها به آن اشاره کردند بحث بیکاری تحصیل کرده‌ها است. همانطور که می‌دانید ایران یکی از کشورهایی است که بالاترین نرخ بیکاری را برای تحصیل کرده‌ها دارد. آخرین آماری که من دیروز دیدم چیزی حدود یک میلیون نفر تحصیل کرده بیکار داریم. 470 هزار نفر اگر اشتباه نکنم آقایان بودند 490 هزار نفر خانم تحصیل کرده بیکار. بحث بعدی دغدغه کار با مدرک تحصیلی است. بچه‌ها وقتی مدرک تحصیلی می‌گیرند راغب هستند که با همان مدرکشان وارد بازار کار شوند اما خیلی‌ها را ما می‌بینیم که اصلا در فضایی غیرمرتبط با رشته تحصیلی‌شان دارند فعالیت می‌کنند. کم بودن فرصت‌های شغلی، پارتی بازی در استخدام‌ها جزو دغدغه‌هایشان بود. در کد محوری معضلات اقتصادی و تحمیل آن‌ها بر خانواده، کاهش قدرت خرید، گرانی، کوچک شدن سفره مردم، مشکل مسکن. یکی از گزاره‌ها جالب بود حمایت مالی از خانواده بود. شاید خیلی از دوستانی که اینجا هستند شاید اکثریتشان آن زمانی که ما دانشجو بودیم خیلی کمتر دغدغه مالی داشتیم یعنی خانواده‌ها از دانشجو حمایت می‌کردند اما در شرایط فعلی بعضی از بچه‌ها دارند می‌گویند که ما باید به خانواده‌هایمان کمک بکنیم. کاری پیدا بکنیم پاره وقت باشد هر چیزی باشد که بتوانیم به خانواده‌ها کمک بکنیم که بخشی از بار هزینه‌ها کمتر شود. در کد محوری سیاست گذاری و ریل‌گذاری اقتصادی دولت، وظایفی که دولت بر عهده دارد جلوگیری از کاهش ارزش پول ملی، جلوگیری از خروج ارز از کشور، نظارت صحیح بر قیمت‌ها، دخالت کمتر دولت در اقتصاد، رفع موانع راه‌اندازی کسب و کار، ایجاد زیرساخت بازار آزاد جزو کدهایی بود که اشاره کردند به آن. کد محوری معضلات و ضعف ساختاری اقتصاد ایران: کمبود متخصص در صنعت، رانت اقتصادی، عدم پیش‌بینی وضعیت اقتصادی، نوسانات ارزی، نبود عدالت اقتصادی، پایین بودن رشد اقتصادی که بعضا زیر صفر و منفی هم هست، عقب ماندگی صنعتی جزو کدهایی بود که دانشجویان به آن اشاره کردند و آخرین کد محوری که ما داریم بحث درهم کنش اقتصاد و ساختار اجتماعی است. ویژگی‌های اجتماعی جامعه ما مثل مصرف‌گرایی جامعه ایران، بحث‌های چشم و هم چشمی‌که مخصوصا در بخشی از طبقات جامعه ما وجود دارد، پایین بودن سطح رفاه جامعه‌مان، شکاف طبقاتی که در جامعه وجود دارد، فقر و بی‌عدالتی، توزیع ناعادلانه ثروت، عدم ثبات اقتصادی جزو کدهایی بود که به آن اشاره شد.
کد انتخابی بعدی دغدغه‌های اجتماعی است. در دغدغه‌های اجتماعی ما 69 کد باز داشتیم که در قالب 5 کد محوری آن‌ها را بررسی کردیم. یکی از نکاتی که بچه‌ها به آن اشاره کردند کد محوری دغدغه‌های حضور زنان در جامعه بود. کدهایی که سال گذشته ما به آن دست پیدا کردیم نکاتی مثل احترام به زنان، امنیت زنان در محیط کار، امنیت زنان در جامعه، عدم آزار جنسی، نکته جالبی بود که در جامعه‌ای که ما دینداری را داریم ترویج می‌کنیم و جامعه دین محور و اخلاق محور است بعضی از دانشجویان به این نکات اشاره می‌کردند که مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند در محیط‌های کاریشان، خشونت علیه زنان که این خشونت هم در بعد اجتماعی و هم خانوادگی می‌شود به آن پرداخت، تبعیض جنسیتی، نابرابری حقوق زن و مرد، نگاه جنسیتی، محرومیت بانوان از برخی از حالا موقعیت‌هایی که در اجتماع وجود دارد، پایین بودن مشارکت زنان در امور سیاسی و اجتماعی جزو دغدغه‌ها بود. در کد محوری امنیت روانی و دغدغه‌های اجتماعی، بحثی که مطرح کرده بودند تخلیه هیجانات جوانی بود. این که ما به عنوان جوان کجا بیاییم شور جوانی خودمان را تخلیه بکنیم جایی نیست که این اتفاق بیافتد فضایی نیست که ما تخلیه شویم و یا هیجانات روحی و شادی خودمان را نشان بدهیم. بحث آرامش جامعه، بحث ناامیدی جوانان، متاسفانه ناامیدی در طیف زیادی از دانشجویان ما دارد خودش را نشان می‌دهد. در کد محوری معضلات اجتماعی، اختلافات قومی و قبیله‌ای، بحث سنت‌ها، چند دستگی اعتقادی، تحمیل اعتقادات به یکدیگر، تندروی‌های اعتقادی، مهاجرت که الان آخرین آماری که ارائه شد نزدیک سه میلیون نفر سال گذشته مهاجرت کردند و این آمار بسیار وحشتناکی است دیگر از بحث اساتید و نخبگان و دانشجویان گذشته و به صورت توده وار مهاجرت دارد اتفاق می‌افتد. بحث بی‌عدالتی، قضاوت دیگران، این که اجازه می‌دهیم هر فردی را به هر نحوی قضاوت کنیم. کودکان کار، کارتن خواب‌ها که تعدادشان روز به روز دارد بیشتر می‌شود، افسردگی، خودکشی که متاسفانه همین پریروز خودکشی دانشجوی دکترای دانشگاه تهران را که به خاطر مساله نحوه چینش اسامی در مقاله پذیرش شده اتفاق افتاده بود ما شنیدیم و باعث تاثر و تاسف شدید است. استرس شدید، جوانان ما درگیر آن هستند، اعتیاد، دزدی و جنایت، فساد اخلاقی، بی بند و باری، بی‌اعتنایی به قوانین، ارتباطات ناسالم و نادرست، رعایت حقوق شهروندی نکاتی است که به آن اشاره شده است. در کد محوری انتظارات از روابط و نهادهای اجتماعی، تعامل بین افراد جامعه، ایجاد محیط امن اجتماعی، حفظ نهادهای اجتماعی، افزایش سطح همدلی، یاری و همدلی مردم و گسترش دایره دوستی‌ها.  در کد محوری نقش آفرینی دولت در بهبود شرایط اجتماعی یکی از مهم‌ترین مسایل، بحث بیکاری فارغ التحصیلان است. البته این انتظاراتی که ما داریم بخشی از آن برمی‌گردد به قانون اساسی ما. وقتی ما قانون اساسی را مطالعه می‌کنیم همه وظایف بر عهده دولت است. فصل سوم قانون اساسی را مطالعه می‌فرمایید می‌بینید که مرتب تاکید شده دولت وظیفه دارد برای ما مسکن آماده کند، دولت وظیفه دارد برای ما شغل ایجاد کند، دولت وظیفه دارد برای ما اولین چیزهای ضروری زندگی را فراهم کند، برای ما این امتیازات را فراهم کند. وقتی ما همه چیز را بر گردن دولت می‌گذاریم جامعه مدنی خودش را عقب می‌کشد. پس قاعدتا با یک سری اصلاحات که حتی می‌تواند در چهارچوب اصل 44 اتفاق بیافتد می‌توانیم جامعه مدنی را قوی‌تر بکنیم و انتظارات را از دولتی که انقدر بار بر روی دوشش است کمتر بکنیم.  بحث بعدی که در رابطه با همین کد محوری است ایجاد امنیت شغلی است. حضور فعال جوانان در جامعه، رفع محدودیت در پوشش، حجاب اجباری، ترمیم شکاف طبقاتی، ایجاد زمینه مشارکت حداکثری جوانان و کاهش جرایم. چیزهایی که از دولت خواسته شده است.
کد انتخابی بعدی دغدغه‌های فرهنگی است. دغدغه‌های فرهنگی دارای 60 کد باز بود که این 60 کد باز را ما در قالب 5 کد محوری مورد بررسی قرار دادیم. کد محوری اول؛ تعاملات فرهنگی است. ایرانیان به شدت انسان‌هایی هستند که دوست دارند با فرهنگ‌های دیگر ارتباط برقرار کنند و تاثیربپذیرند و تاثیر بگذارند. جزو کدهای باز می¬توان به آشنایی با سایر فرهنگ¬ها اشاره کرد. دوست دارند بروند و کشورهای دیگر را ببینید ولی خوب امکانش در ظاهر خیلی کم است. تاثیر فرهنگی غرب، تغییر الگوهای فرهنگی، چیزهای جدیدی که وارد فرهنگ ما دارد می‌شود مثل ولنتاین و ‌هالوین و کریسمس و این‌ها که شاید با آیتم‌های فرهنگی ما همخوانی زیادی ندارد اما بخشی از جوانان ما علاقه‌مند هستند و این مناسک را به نوعی این آئین‌ها را دارند به جا می‌آورند. جریان آزاد اطلاعات، قبول سلایق مختلف. این که تک سلیقه نباشیم و سلایق دیگران را احترام بگذاریم. در کد محوری معضلات فرهنگی بحث تغییر ارزش‌ها و سنت‌ها را ما شاهدش بودیم که بعضی می‌گفتند که برخی از سنت‌ها واقعا دست و پا گیر است بایستی برای بهتر کردن زندگی باید تا حدودی کم رنگ‌تر شود مثلا مناسک ازدواجی که ما داریم، هزینه‌های سرسام‌آوری که تحمیل می‌شود و عملا میل به ازدواج را در جوانان کاهش می‌دهد. افول اخلاقی جامعه، به نوعی تحت تاثیر مباحث فرهنگی باشد که دارد به جامعه ما تزریق می‌شود و تضعیف بنیان خانواده را شاهد هستیم، تغییر سبک زندگی، مثل همان مباحثی که مطرح است فرزند کم آوردن، پناه بردن به حیوانات و بقیه موارد. عدم فرهنگ سازی، فراموشی اسطوره‌های ایرانی، شاید یکی از ایراداتی که وارد می‌شود این است که ما خیلی وقت‌ها اسطوره‌های خود را در حاشیه قرار می‌دهیم و دیگران می‌آیند برای ما اسطوره سازی می‌کنند. تاثیر سیاست بر فرهنگ، البته نمی‌شود کتمان کرد که در هیچ جای دنیا سیاست بر فرهنگ تاثیر ندارد اما این تاثیرگذاری‌ها می‌تواند درجات و لول‌های مختلفی داشته باشد. شاید صحبتی که بچه‌ها کردند تاثیر بیش از حد سیاست بر امر فرهنگ باشد. نقش اندک هنر در جامعه، به حاشیه رانده شدن هنر، عدم حفاظت از آثار تاریخی، کم کاری در حوزه فرهنگ و فقر فرهنگی.  در کد محوری آموزش‌های فرهنگی، نکاتی که اشاره شده آموزش مسئولیت‌پذیری، ما مسئولیت پذیری را خیلی وقت‌ها به بچه‌هایمان نه در خانواده یاد می‌دهیم، نه سیستم آموزش و پرورش ما یاد می‌دهد و نه در تحصیلات تکمیلی و دانشگاه‌ها. متاسفانه آموزش داده نمی‌شود و به راحتی ما شانه خالی می‌کنیم از مسئولیتی که داریم و آن را به گردن دیگران می‌اندازیم. پرورش استعدادهای هنری، برجسته‌سازی ارزش‌های فرهنگی، پذیرش عقاید دیگران، انتقال ارزش‌های دینی، مراقبت از آثار تاریخی جزو کدهایی است که می‌شود به آن اشاره کرد. در کد محوری جایگاه فرهنگ در جامعه، بحث افزایش تولیدات فرهنگی، معرفی اسلام اصیل، حفظ فرهنگ اصیل ایرانی، احیای فرهنگ و سنن اصیل جزو گزاره‌ها است. و آخرین کد محوری در رابطه با بحث‌های فرهنگی، نقش دولت در فرهنگ‌سازی است. بحث آموزش حضور در فضای مجازی، بحث هویت، فرهنگ کار، توجه به صنایع دستی و حفظ آن و تولید محتوا برای خانواده‌ها جزو گزاره‌هایی است که دانشجویان به آن اشاره کردند.
کد انتخابی بعدی ما دغدغه‌های فردی است. در کد دغدغه‌های فردی ما 72 کد باز داشتیم که در قالب ده کد محوری آن‌ها را تقسیم بندی کردیم من سریع رد می‌شوم. کدهای محوری مثل دولت و راه‌های تامین آسودگی خانواده‌ها، اولویت‌ها و ضرورت‌های خانواده، باورهای غلط فرهنگی، که کدهای بازی مثل پرهیز از خرافه، دوری از تابوهای فرهنگی، مراسم سنگین ازدواج و این‌ها مطرح کرده بودند. کد محوری اجتماع و خانواده را داشتیم، بحث کاهش ارتباطات خانواده، خانواده‌ها مخصوصا در دوران کرونا رفت و آمدها خیلی محدودتر شد این ارتباطات کاهش پیدا کرد، کمرنگ شدن مفهوم خانواده، پایین آمدن ارزش خانواده، اختلاف سن با والدین، شاید به واسطه این که سن ازدواج بالا رفته و در آینده بیشتر شاهد این مساله خواهیم شد فاصله سنی فرزندان با والدین خیلی زیاد است و این خودش باعث خواهد شد که کمتر همدیگر را بفهمند، طرز فکر سنتی والدین. هنوز هم در بخش‌هایی از جامعه ما این نگاه سنتی والدین وجود دارد و شاید باعث عدم شناخت جوانانشان می‌شود. اصرار بر نظر والدین این که به هر حال خانواده‌های ایرانی هنوز هم تا حدود زیادی خانواده‌های والد محور هستند و شاید در شهرهایی مثل تهران یا شهرهای بزرگ این قضیه کمرنگ‌تر شده باشد اما همچنان پدر جایگاه اصلی را در خانواده ایرانی دارد. در کد محوری فرد و خانواده، عدم حمایت خانواده در کار، عدم حمایت خانواده در تحصیل، احترام به انتخاب فرزندان یا بحث ازدواج را دوباره بچه‌ها مطرح کرده بودند. در کد محوری معضلات اشتغال؛ بحث مهارت، کسب درآمد، یادگیری رشته تخصصی را به آن اشاره کردند. در کد محوری آموزش مهارت‌های فردی کدهایی بازی چون استفاده مفید از زمان، بالا بردن سطح دانش، یادگیری مدیریت زمان، مدیریت مسائل و مشکلاتشان، این که ننشینند که دیگران بیایند مشکلات را حل کنند خودشان آستین بالا بزنند و بتوانند مشکلاتشان را حل کنند، خودشناسی، عشق به خود یکی از گزاره‌هایی بود که برای خود من جالب بود شاید در فرهنگ ما نگاه این باشد که نبایستی فرد به خودش خیلی ابراز علاقه بکند، خودشیفته باشد این نگاه را داریم اما نسل جدید به سمت این دارد می‌رود که عاشق خودش است محوریت من هستم پس خیلی از چیزها باید حول محور من بچرخد. ازدواج و تشکیل و خانواده، بحث ازدواج موقت، ازدواج سفید، ازدواج دانشجویی را بچه‌ها به آن اشاره کردند. در کد محوری بهداشت روانی و بهبود کیفیت آن، امید، انگیزه، بحث تقویت اعتماد به نفس، دوری از افسردگی، آرامش روحی، رشد حسی و عقلی، نداشتن هدف مشخص جزو کدهایی است که بچه‌ها به آن اشاره کردند. و آخرین کد محوری رابطه متقابل شرایط اجتماعی و دغدغه‌های فردی است. به کارگیری ظرفیت نخبگان، از نظر متخصصین در حوزه اجتماعی باید استفاده شود. متخصصین علوم ارتباطات، جامعه‌شناسی و غیره. تقویت ارتباطات اجتماعی یکی از مواردی که بچه‌ها به آن اشاره کردند مخصوصا آقایان بحث سربازیشان بود که جزو دغدغه‌هایشان است و خیلی‌ها معتقد هستند که باید یک بازنگری در این رویه سربازی اتفاق بیافتد. دسترسی به خدمات پزشکی، مخصوصا این روزها شاهد آن هستیم شاید پررنگ‌تر هم شده این بحث دسترسی به دارو و خدمات پزشکی. بحث دسترسی به خدمات مشاوره‌ای یکی از معضلاتی است که ما درگیر آن هستیم جزو اولویت‌ها و کدهایی است که بچه‌ها به آن اشاره کردند.
یکی از کدهایی که ما دسته¬بندی کردیم بحث‌های محیط زیستی بود که خیلی از شما عزیزان به آن اشراف دارید. در بحث دغدغه‌های محیط زیستی ما 45 کد باز داشتیم که در قالب 5 کد محوری به آن پرداخته شد. قانون اساسی در رابطه با حفاظت از محیط زیست علاوه بر دولت خود مردم را هم مسئول اعلام می‌کند. در حفاظت از محیط زیست می‌گوید در کنار دولت مردم هم باید تلاش کنند که محیط زیستشان را حفظ کنند. کدهای محوری که داریم نقش مسئولین در حفاظت از محیط زیست، بحث بازیافت زباله‌ها. من خودم تقریبا یک بیست سالی دارم می‌شنوم که برنامه‌هایی هست که تفکیک زباله اتفاق بیافتد اما عملا چیزی را نمی‌بینم. حتی در همین دانشگاهی که ما خودمان هستیم دانشگاه تهران هنوز تفکیک به درستی انجام نمی‌گیرد و همه زباله‌ها چه خشک و چه تر با هم دارند معدوم می‌شوند. بحث سوء مدیریت زیستی، توسعه فضای سبز، توجه ویژه به انرژی‌های تجدیدپذیر، توجه به توصیه‌های کارشناسان، عدم استفاده از کارشناسان خبره. در کد محوری چالش‌های محیط زیستی در حوزه گونه‌های جانوری، نابودی حیات وحش، انقراض گونه‌های جانوری، تخریب زیستگاه جانوران، شکارچیان حیات وحش و آزار و اذیت حیوانات را اعلام کرده‌اند. چون تقریبا می‌شود گفت که اکثر عزیزان اشراف دارند نسبت به بحث‌های محیط زیستی اگر اجازه بدهید من از بحث محیط زیست رد شوم و برویم سراغ بحث دوران کرونا که البته با توجه به این که وضعیت کرونایی الحمدلله با واکسیناسیون گسترده‌ای که صورت گرفت بهبود پیدا کرد و خدا را شکر در بعضی از روزها کشته‌های کرونا به صفر رسیده این مباحث را هم مطرح نکنم و دوستان اگر علاقه‌مند بودند بعدا می‌توانند فایل را دریافت کنند.


می‌رویم سراغ کد انتخابی دغدغه‌های دوران تحصیل. کد انتخابی دغدغه‌های دوران تحصیل، ما در دوران تحصیل 66 تا کد باز داشتیم که این 66 کد باز را در قالب 6 کد محوری مورد مطالعه قرار دادیم. یکی از کدهای محوری ما اولویت‌های فردی و شخصی بود که کدهایی مثل شناخت توانمندی‌ها، ارتقاء سطح آگاهی، افزایش آموخته‌ها و واژه کلیدی مهاجرت. اگر یک بررسی کلی بکنیم در خیلی از این محورها بچه‌ها بحث مهاجرت را مطرح کرده بودند و چند روز پیش بود یکی از اساتید داشت صحبت می‌کرد می‌گفت که دیگر از دانشگاه گذشته و به دبیرستان‌ها رسیده بحث مهاجرت. یعنی خیلی از بچه‌ها که در دبیرستان مشغول به تحصیل هستند از همان دوران دبیرستان به فکر مهاجرت هستند و این یعنی تخلیه شدن کشور از سرمایه‌های معنوی خودش. شرکت در دوره‌های آموزشی، ارتقاء سطح مسئولیت‌پذیری جزو کدهایی است که در این کد محوری مطرح شده است. در کد محوری اولویت‌های تحصیلی به کدهای بازی مثل پاس کردن دروس، ارتباط موثر با اساتید چیزی که بچه‌ها به آن اشاره می‌کردند این بود که خیلی از وقت‌ها صرفا به واسطه ارتباط با اساتید می‌شود نمره گرفت نه به واسطه درس خواندن و دانشجوی خبره بودن. ارتقاء سطح علمی، یادگیری دروس، کسب نمرات خوب برای مهاجرت، یادگیری حرفه‌ای رشته تحصیلی، سلیقه‌ای بودن ارزیابی اساتید جزو دغدغه‌هایی بود که مورد اشاره قرار گرفت.  در کد محوری رابطه متقابل تحصیل و اشتغال، درآمدزایی از رشته تحصیلی، پیدا کردن شغل و کسب درآمد و همینطور فراهم کردن سابقه کار یا همان رزومه کاری که قبلا اشاره کردیم، کسب مهارت جزو گزاره‌ها است. کد محوری برنامه‌های آینده؛ فارغ التحصیلی با معدل بالا، قبولی در مقاطع بالاتر، آمادگی برای ورود به بازار کار، تشکیل خانواده، ساختن یک زندگی جدید جزو کدهای باز است. در رابطه با کد محوری نگاه به آینده در شرایط اجتماعی کنونی؛ پیدا کردن دوستان خوب، یکی از آقایان داشتند صحبت می‌کردند جالب بود گفت که شما کافی است دوستان خوب را پیدا بکنید چون آن دوستان خوب تو را به موقعیت‌های خوب خواهند رساند یعنی همان بحث رابطه سالاری که متاسفانه وجود دارد. شناخت دغدغه‌های جامعه، توانایی ایجاد تغییر در جامعه، بخشی از دانشجویان این باور را داشتند که می‌شود تغییراتی را در جامعه ایجاد کرد. اخلاقی‌تر شدن جامعه و فراگیری دانش قدرتمند‌سازی ایران. این گزاره‌ای که الان دارم خدمتتان می‌گویم یکی از بچه‌های کارشناسی ارشد فکر می‌کنم مطالعات آمریکای دانشگاه تهران بود خانم بود داشتم با او صحبت می‌کردم این گزاره را مطرح کرد که ما باید به عنوان دانشجو یاد بگیریم که چگونه می‌شود کشورمان را قدرتمندتر بکنیم در عرصه منطقه‌ای و بین المللی و این خودش یک در واقع نقطه امیدی است که بخشی از جامعه دانشجویی ما همچنان دغدغه قدرتمندسازی ایران را دارند.
خوب در کد انتخابی بعدی و آخرین کد انتخابی دغدغه‌های مرتبط با دانشگاه: 81 کد باز را ما شناسایی کردیم که در قالب 5 کد محوری مورد بررسی قرار گرفت. اولین کد محوری ما آموزش بود. این که چون در دوران کرونا است دغدغه بچه‌ها بحث حضوری نبودن کلاس‌ها بود. کیفیت تدریس بود که به واسطه ضعیف بودن اینترنت و زیرساخت‌های کشور کیفیت کلاس‌ها به شدت افت کرده بود، عدم برگزاری کلاس‌های عملی برای دانشجویانی که مثلا هنر بودند و نیازمند کلاس‌های عملی بودند. عدم حضور مشاور برای انتخاب واحد، خیلی از بچه‌ها شاید آموزش داده نمی‌شوند که چگونه واحدهای دانشگاهیشان را انتخاب کنند. تجهیزات آزمایشگاهی کم، ناکارآمدی آموزش در دانشگاه‌ها، روش‌های منسوخ تدریس. به جرات اعتراف می‌کنم که هنوز هم من خودم به عنوان یک معلم مثل همان 20 سال پیش دارم تدریس می‌کنم هیچ تغییری را در کیفیت آموزشی ما ایجاد نکردیم متاسفانه. نبود فضای کافی آموزشی، نمره محور بودن. هنوز هم ارزیابی‌های ما براساس نمره است. بحث تقلب در امتحانات همان بحث فضای مجازی که بود آموزش مجازی بود هنوز هم بچه‌ها در همان فضا گیر کرده‌اند و می‌گویند با این که کلاس‌ها حضوری است ولی امتحان را در ال ام اس برگزار کنید شاید به این دلیل که راحت‌تر می‌توانند نمره را به دست بیاورند. در کد محوری اساتید؛ بحث کمبود اساتید مجرب و مودب جزو گزینه‌هایی بود که بچه‌ها به آن تاکید می‌کردند و بعضی‌ها می‌گفتند که متاسفانه بعضی از اساتید به دانشجو احترام نمی‌گذارند. پایین بود سطح علمی اساتید، بحث کم کاری اساتید، اساتید با رفتار نرمال چیزی بود که خود بچه‌ها داشتند به آن اشاره می‌کردند. در مورد این مسائل خیلی می‌شنویم یک سری مسائل مخصوصا در رشته‌های هنر وجود دارد که ان شاء الله این مشکلات کمتر شود. ارزشیابی سلیقه‌ای اساتید، غیبت اساتید که یک دفعه‌ای ساعت 8 صبح اعلام می‌کنند کلاس تشکیل نمی‌شود دانشجوی بدبخت این همه راه را آمده تا دانشگاه. استاد کار دارد ولی دانشجو هم باید حقوقش رعایت شود. استخدام اساتید عالم و متعهد، مشکل دار بودن برخی از اساتید جزو کدهای باز است.  در کد محوری نهاد علم؛ ایجاد بستر افزایش علم، عدالت آموزشی که خیلی صحبت دارد می‌شود در مورد عدالت آموزشی، عدم اشتیاق دانشجویان، پایین بود سطح علمی دانشگاه‌ها، علم محور نبودن، به روز نشدن سیستم آموزش عالی، عدم کیفیت بسیاری از دانشگاه‌ها جزو دغدغه‌هایشان است. در رابطه با کد محوری اشتغال و آموزش؛ بحث فارغ التحصیلی و بیکاری، نبود شغل مرتبط با درآمد مناسب، کسب مهارت‌های لازم مطرح می¬شود. و آخرین کد محوری بحث نهاد دانشگاه است و مشکلاتی که خود نهاد دانشگاه دارد. مثل سخت-گیری در رابطه با پوشش سال گذشته این حرف را بچه‌ها مطرح کردند. شهریه دانشگاه، خدماتی که ارائه داده می‌شود، یادگیری احترام به افراد، برخورد بد کارکنان دانشگاه جزو گزاره‌ها بود. فساد در انتصابات. البته این بحث فساد که مطرح کردند شاید یک مقدار سوگیری باشد اما بحث انتصاباتی که در دانشگاه‌ها اتفاق می‌افتد بیشتر براساس رابطه است تا ضابطه. رفتار نامناسب کارکنان دانشگاه البته مورد قبلی بحث انتظامات دانشگاه‌ها بود اینجا کارکنان را مطرح می‌کند. حمایت از دانشجویان غیربومی، امکانات کم دانشگاه، عدم استقلال دانشگاه‌ها. برخی از دانشجویان متعقد بودند که مثل سیستم‌های غربی که دانشگاه‌ها تا حدود زیادی مستقل از سیستم سیاسی هستند در ایران هم بایستی استقلال دانشگاه باشد. اما یک نکته مهم در این رابطه بگوییم که در سیستم‌های غربی 30-20 درصد هزینه‌ها را دانشگاه¬ها در قالب حمایت¬های دولتی دریافت می‌کنند اما در دانشگاه‌های ایران 80 درصد هزینه‌ها را دولت پرداخت می‌کند مثل دانشگاه تهران. 80 درصد هزینه‌ها را دولت دارد پرداخت می‌کند در قالب حقوقی که به کارکنان دارد پرداخت می‌کند و خدماتی که دارد ارائه می‌دهد. نمی‌توان انتظار داشت که دانشگاه استقلال خودش را حفظ بکند. هر وقت دانشگاه‌های ما توانستند وارد نسل سوم و چهارم دانشگاه‌ها بشوند خودشان تولید درآمد و سرمایه بکنند آن وقت می‌شود بحث استقلال دانشگاه‌ها را مطرح کرد. ایجاد هویت مستقل برای دانشگاه، نبود نظم در انجام امور جزو کدهایی است که دانشجویان به آن اشاره کردند. با توجه به مطالبی که خدمتتان ارائه دادم چیزی که من خودم می‌توانم به عنوان جمع‌بندی بگویم خیلی از این دغدغه‌هایی که دانشجویان به آن اشاره کردند و ذهن دانشجویان را درگیر کرده شاید به نوعی برآمده از تصمیمات سیاسی است که اتفاق می‌افتد و این تصمیم گیری‌ها تاثیرش را در همه ابعاد زندگی ما دارد می‌گذارد و در نهایت برای تکمیل شدن این طرح مطالعاتی پژوهشی، چند تا سوال را می‌شود مطرح کرد و دوستانی که علاقه‌مند هستند می‌توانند روی این کار کنند. مثل این که قومیت چه تاثیری بر دغدغه‌های دانشجویی دارد. مطمئنا منی که مثلا به عنوان یک آذری زبان هستم با توجه به آن پیش زمینه ذهنی که دارم نگاهم نسبت به دانشگاه، نسبت به تحصیلات تکمیلی یا تحصیلات دانشگاهی شاید متفاوت با نگاهی باشد که یک عزیز بلوچ ما نسبت به دانشگاه دارد. یا منی که به عنوان یک زن هستم نگاهم متفاوت‌تر هست نسبت به شمایی که آقا هستید و در این جایگاه حضور دارید. مقطع تحصیلی مطمئنا تاثیرگذار هست بر دغدغه‌ها. خیلی از عزیزانی که اینجا هستند یادشان می‌آید دوران دانشجویی خودشان. مثلا من خودم اواخر دهه هفتاد دانشجو بودم دانشجوی دوره کارشناسی. شاید اصلا مسائل اقتصادی جزو دغدغه‌های ما نبود چون می‌دانستیم به صرف گرفتن مدرک کارشناسی من وارد باز کار خواهم شد و خیلی راحت خیلی‌هایمان وارد باز کار شدیم. آن موقع دغدغه من شاید بگویم تشکیل خانواده بود، ازدواج بود و مسائل اینچنینی. اما الان فکر دانشجوی من متفاوت شده است. الان حتی در مقطع کارشناسی، یک سری دغدغه‌ها وجود دارد که شاید تکرار شود شاید اصلا وجود نداشته باشد پس تفکیک این مقاطع تحصیلی هم می‌تواند تاثیرگذار باشد. و در آخر بحث اتفاقاتی که تقریبا دو سه ماه است کشور ما درگیر آن است. اتفاقاتی که در عرصه سیاسی و اجتماعی دارد می‌افتد چه تاثیری را بر دغدغه‌های دانشجویان ما گذاشته است. آیا باعث شده که دغدغه‌هایشان بیشتر شده یا نه عوض شده. این‌ها نیازمند این است که یک سری تغییرات و پژوهش‌های جدید اتفاق بیافتد. در پایان ممنون و متشکر از این که وقت با ارزش‌تان را در اختیار من قرار دادید. استفاده کردم از حضور شما عزیزان. امیدوارم که توانسته باشم خلاصه‌ای از این طرح مطالعاتی را در اختیار شما قرار داده باشم. ممنون و متشکر
آقای جانی پور: بسیار ممنون و سپاسگزاریم از سرکار خانم دکتر سنگی پژوهشگر و مدیر دفتر مطالعات سازمان جهاد دانشگاهی تهران که لطف کردند و زحمتی را که قبلا تقبل کرده بودند در این پژوهش برای ما ارائه دادند و ما هم واقعا استفاده کردیم. به هر حال ما بایست به عنوان نیروها و کادر فرهنگی که در نهاد جهاد دانشگاهی داریم خدمت می‌کنیم خیلی برای ما ضروری است و به این قضیه نیاز داریم که بفهمیم دغدغه‌های دانشجویان ما در زمینه‌های متفاوت به ویژه بحث فرهنگی و اجتماعی چه است و برنامه‌ها و راهبردها و راهکارهایی که در این زمینه داریم بر این منوال قرار بگیرد. در خدمت عزیزان هستیم هر کدام از دوستانی که سوالاتی دارند ما چه اول اولویت بدهیم به عزیزانی که به صورت برخط در خدمتشان هستیم بعد هم دوستان عزیزی که به صورت حضوری لطف کرده‌اند شرف حضور دارند از همه مدیران کلی که اینجا حضور دارند ما در خدمتشان خواهیم بود عزیزانی که به صورت برخط در خدمتشان هستیم اگر سوالی دارند می‌توانند اعلام آمادگی بفرمایند که بتوانیم در خدمتشان باشیم


آقای جانی پور: جزئیات تحقیق یعنی چه؟ دیتیل‌ها که اصولا شاید نه ولی خود پروژه ان شاء الله در دفتر مطالعات و خلاصه این طرح در تارگاه اطلاعات فرهنگی دفتر مطالعات فرهنگی نمایه شده و ان شاء الله در خدمت دوستان هست و می‌توانند باز استفاده بیشتری در این زمینه داشته باشند. در خدمت بقیه دوستان هستیم. اگر عزیزانی که به صورت برخط هستند کسی سوالی ندارد در خدمت دوستانی که در سالن حضور دارند ابتدا اگر اجازه بدهید به خاطر کسوت سن در خدمت آقای دکتر احمدی باشیم. در خدمت جناب دکتر احمدی باشیم.
آقای دکتر احمدی: بسم الله الرحمن الرحیم. تشکر می‌کنم از سرکار خانم دکتر سنگی که زحمت ارائه این گزارش را کشیدند. من نکاتی را می‌خواهم بگویم که به رغم این که دوستان همه در حوزه پژوهشی هم فعالیت کرده‌اند و می‌کنند شاید برای خیلی‌هایشان مهم نباشد ولی این‌ها بعضی‌هایشان انقدر مهم است که تاثیر خیلی اساسی می‌تواند روی یافته‌های این پژوهش بگذارد. از کم اهمیت‌ترها شروع می‌کنم. شما اسلاید مربوط به جامعه آماریتان اگر یک بار دیگر نگاه بکنید آنجا شاید به اشتباه این طوری نوشته شده است آنچه که باید توضیح داده می‌شد باید در مورد حجم نمونه است. چون جامعه آماری شما خودتان گفتید که دانشجویان دانشگاه تهران است. آن 39 نفری که شما با آن‌ها مصاحبه کردید در واقع حجم نمونه این پژوهش است که می‌گویم به احتمال زیاد اشتباه صورت گرفته و شما توضیحات جامعه آماری را آنجا دادید. نکته بعدی در مورد رده سنی است. ما یکی از نکات پایه‌ای و اساسی است که ما از زمانی که در ایسپا بودیم و طراحی پرسشنامه انجام می‌دادیم تا الان که داریم تدریس می‌کنیم سن و رده سنی باید به نحوی باشد که هر فردی امکان قرار گرفتن در یک رده را بیشتر نداشته باشد شما رده سنی را آورده‌اید به صورت زیر 20 سال، 25-20، 30-25 و الی آخر. من که 25 سالم است. من را در رده 20 تا 25 می‌گذارید یا 25 تا 30.
خانم دکتر سنگی: 20 تا 25
آقای دکتر احمدی: 25 تا سی چرا نباشد من 25 سالم است. باید این رده‌ها طوری طراحی شود. راهکارش هم این است شما بزنید زیر بیست سال. بیست تا 24، 25 تا 29، 30 تا 34 و الی آخر یعنی این تصور که در ذهن خود محقق است که این چون گفته 25 می‌گذارم در رده 20 تا 25 با واقعیت رده بندی جور در نمی‌آید یعنی راهکار برون رفت از این مشکل به همین صورت است که عرض کردم که شما رده‌ها را از هم گسسته در نظر بگیرید چون سن به رغم پیوسته بودن شما بالاخره باید یک گسستی ایجاد کنید که این فردی که در 24 سال و 11 ماهش است در 25 قرار بگیرد یا بالای 25 یا زیر 25. این را باید تکلیفش را مشخص کنید و نهایی کنید. اینجا این رده بندی گویا نیست و دچار خطا می‌کند رده بندی را.
خانم دکتر سنگی: نامفهوم......
آقای دکتر احمدی: حالا آن هم هست گفتم به عنوان مثال مورد توجه من قرار گرفت ممکن است در موارد دیگر هم به نحوی رعایت نشده باشد. اما بحث اساسی در مورد روش نمونه‌گیری است. در روش نمونه‌گیری شما اشاره کردید که روش‌تان گلوله برفی بوده. گلوله برفی برای مواردی است که اتفاقا فهرست نداریم. شما خودتان گفتید هم دانشگاه تهران فهرست دارد هم شما دسترسی دارید به این فهرست و یا تعامل دارید با دانشگاه تهران. گلوله برفی مال مواردی است که ما فهرست نداریم مثلا می‌خواهیم در مورد وضعیت اعتیاد یک تحقیقی را انجام بدهیم به معتادان نیاز داریم با آن‌ها مصاحبه کنیم. معتادان که فهرست ندارند هر کس که قیافه‌اش داد بزند معتاد است ممکن است اصلا به عنوان معتاد خودش را معرفی نکند. ما می‌رویم با یک معتادی صحبت می‌کنیم مصاحبه می‌کنیم بعد می‌گوییم اگر دوستانت هم کسی هست این دور و بر چند نفری را به ما معرفی کن او هم می‌گوید مثلا غلام هست فریبرز هست و تقی هست همینطوری من می‌روم سراغ معتادهای آن محل و حجم نمونه‌ام را کامل می‌کنم. وقتی که فهرست وجود دارد اصلا گلوله برفی موضوعیت ندارد. جایگاه نمونه‌گیری در یک پژوهش مثل سیستم انتخاباتی در یک نظام سیاسی است. یعنی شما اگر سیستم انتخاباتی نداشته باشید هر کسی که آن بالا قرار بدهید نمی‌تواند قسم بخورید که این معرف جامعه است. سیستم که انتخاباتی باشد دیگر همه باید تمکین کنند ولو با یک رای حداقلی کسی بخواهد روی کار بیاید. نمونه‌گیری احتمالی باعث می‌شود شما ادعا بکنید یافته‌هایتان معرف است وقتی که شما می‌روید سراغ سیستم گلوله برفی تمام داده‌هایتان که با دقت و وسواس هم که جمع‌آوری شده باشد عملا نمی‌تواند معرف آن جامعه آماری شما باشد می‌خواهم بگویم انقدر اهمیت دارد. این قضیه را الان شما دیگر نمی‌توانید حل بکنید از آن عبور کردیم حالا دو مورد دیگر که جزئی‌تر بود قابل اصلاح بود ولی این دیگر گذشته اگر بخواهید اصلاح بکنید باید دوباره از گردآوری داده‌ها شروع بکنید. و نکته آخرم این که من که بارها کار کردم با سوالات باز کار پژوهشی انجام دادم می‌دانم چقدر این گردآوری داده‌های باز و استخراج و دسته‌بندی آن‌ها چقدر کار دشوار و سختی است و با توجه به این که جوانب مختلف یک سوال باز را من دیدم شما به آن اشاره کردید یعنی هم نکات انتقادی، هم نکاتی هم از نظر ما غیرانتقادی به حساب می‌آید این نشان می‌دهد که ملاحظه کافی به عمل آمده و بی‌طرفی رعایت شده که این نکته مثبتی است و در پایان دو تا نکته من برخورد کردم که برایم قابل ارزش‌گذاری نبود یعنی من نمی‌توانم درک بکنم منظور از این گزاره چه است. شما وقتی می‌گویید کمبود امکانات آزمایشگاهی من می‌فهمم دانشجو گفته دغدغه من این است که امکانات آزمایشگاهی کم است باید زیاد شود ولی وقتی می‌گویی ازدواج سفید من نمی‌دانم دانشجو نظرش این بوده که من به عنوان یک دانشجو دوست دارم این آزاد باشد من هم ازدواج سفید داشته باشم یا نه من به عنوان یک مسلمان، یک ایرانی یک حالا فرهنگ شرقی این ازدواج سفید را نمی‌پسندم و نباید باشد یا در مورد سخت‌گیری در مورد حجاب. سخت‌گیری در مورد حجاب می‌شود این درست نیست سخت گیری در مورد حجاب نمی‌شود این درست نیست. یعنی باید جهت این گزاره‌ها مشخص شود. به عنوان مثال از مورد دوم بخواهم نام ببرم لزوم سخت‌گیری در مورد حجاب من می‌فهمم دانشجو از سخت‌گیری نکردن در مورد حجاب ناراضی است دغدغه دارد می‌گوید باید سخت‌گیری شود یا غیرضروری بودن سخت‌گیری در زمینه حجاب باز اینجا من متوجه می‌شوم که این از نظر دانشجو غیرضرور است و نباید سخت گیری شود. مجددا سپاسگزاری می‌کنم و از اطاله کلام عذرخواهی می‌کنم
آقای جانی پور: متشکرم جناب آقای دکتر احمدی با بیان نکات علمی و دقیق شما ان شاء الله یادداشت می‌کنند سرکار خانم دکتر سنگی و پاسخ دوستان ان شاء الله اجمالی خواهند داد خانم رضایی هم در خدمتشان باشیم صحبتی دارند.
خانم رضایی: تشکر می‌کنم از ارائه خیلی خوب و کار کیفی و عالی. من فقط یک سوال برایم یک ابهامی داشت شما در دغدغه‌های اقتصادی که فرمودید برای دانشجویان از گشت ارشاد را معرفی کردید می‌خواهم ببینم گشت ارشاد چطوری ربط پیدا می‌کند به دغدغه اقتصادی.  دغدغه اقتصادی اعلام کردید.
آقای جانی پور: آقای دکتر قجاوند صحبتی فرمودند مجددا که آیا پژوهشی در رابطه با پاسخ این دغدغه‌ها انجام شده در این زمینه؟ در دفتر مطالعات و در قسمت فرهنگی فعلا این اتفاق نیافتاده و ان شاء الله آرزوی این را داریم که دوستان عزیز و پژوهشگرانی که همکار ما هستند در واحدها اگر در این زمینه فعالیت‌هایی داشته باشند ما در خدمتشان باشیم و استقبال هم خواهیم کرد. پژوهشی در رابطه با پاسخ به این دغدغه‌ها یعنی دغدغه‌ها چطور برطرف شده داریم چیزی در این زمینه به روز ؟ که نه متاسفانه نه در این زمینه انجام نشده و استقبال می‌کنیم اگر دوستان عزیزی در این زمینه می‌توانند طرح‌هایی را دارند یا انجام داده‌اند ان شاء الله با ما مطرح کنند. سوال دیگری که آقای دکتر قجاوند فرستادند گفتند چون تحقیق کیفی است به جای جامعه آماری مشارکت کنندگان را داریم و روش نمونه‌گیری نمونه‌گیری هدفمند است تا اشباع اطلاعات. دوستان عزیز اگر باز صحبتی است در خدمت دوستان باشیم.  در خدمت خانم بیات هم هستیم. بفرمایید
خانم بیات: ضمن سلام و خسته نباشید ممنون از ارائه خوبتان. می‌خواستم ببینم در تقسیم بندی دغدغه‌ها قسمت سلامت را به چه شکل دیدید الان من حوزه سلامت را به شکل ویژه اصلا ندیدم در کدها.
خانم دکتر سنگی: گفتم که بعدا خودتان اگر بخواهید می‌توانید مطالعه بفرمایید. به دلیل ضیق وقت من از دغدغه‌های محیط زیست و کرونا رد شدم حوزه سلامت در آنجا بود. اولش هم گفتم خدمتتان ما چون جامعه آماری محل اجرای ما دانشگاه تهران بود به همین خاطر دسترسیمان به دانشجویان دانشگاه تهران بود به همین دلیل به علوم پزشکی دسترسی نداشتیم. برای تکمیل شدن و انجام طرح در سطح ملی می‌شود بچه‌های وزارت بهداشت را هم وارد کرد و کار کلان‌تری را انجام داد.
آقای دکتر کلانتر: ... یکی از کارهایم در جهاد این است که ..... به قول آقای دکتر احمدی اصل آن هم ... نشود ... دغدغه کار مطالعاتی ... تحولی در برنامه فرهنگی ایجاد کنیم لذا چون ....
خانم بیات: اصلا کلید برنامه ریزی فرهنگی ما می‌تواند باشد.
آقای جانی پور: خانم عنبری هم آخرین سوال دارند بپرسند بعد شما اجمالی جواب دوستان را بدهید تا بعد دوستان بعدی ما نکات دیگری را در خدمتتان خواهیم بود
خانم عنبری: اول من عرض خسته نباشید می‌کنم خدمت سرکار خانم سنگی. این پژوهش برای چه سالی بود. من ابتدا نبودم. سوال نیست یک دغدغه است این که چقدر نکات درستی اینجا مطرح شد اما نوشداروی بعد از مرگ سهراب. یعنی وقتی که مطرح شده که همه این دغدغه‌ها کف خیابان دارد مطرح می‌شود به شکل دیگری آن زمانی که متاسفانه ما ارگان فرهنگی هستیم جای فرهنگی هستیم آمارهایی که از ایسپا درمی‌آید باید به ما برسد ولی آمارها عمدتا یا به صورت محرمانه هستند یا گزارشات محرمانه از آن‌ها رد می‌شود می‌رود. عمدتا چنین پژوهش‌های خوبی در اختیار ما قرار نمی‌گیرد یا انقدر دیرهنگام است که به شکل دیگری در کف جامعه مطرح شده است. این‌ها به نظرم جای تاسف دارد یعنی ما اگر یک سال قبل دو سال قبل به چنین دستاوردی از خود دانشجو کسانی که در کف دانشگاه هستند دارند دغدغه‌ها را می‌بینند خانم سنگی می‌دانم سال‌ها است با دانشجویان سر و کار دارند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و ما این‌ها باید زودتر از این‌ها به ما می‌رسید که براساس آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم. این که ما براساس چه برنامه ریزی می‌کنیم که این‌ها را هیچ وقت به دست نمی‌اوریم و سوزن زدن و جوال دوز زدن است به نظرم
خانم دکتر سنگی: ممنون و متشکر از لطفی که دوستان به خرج دادند و انتقادات سازنده‌ای که مطرح کردند در پاسخ سرکار خانم رضایی که فرمودند گشت ارشاد را در حوزه اقتصادی من مطرح کردم الان نگاه کردم من ذیل کد انتخابی دغدغه‌های سیاسی دانشجویان کد محوری معضلات و ناهنجاری‌های سیاسی در سطح ملی گشت ارشاد را مطرح کردم و چون بعد، سریع اقتصادی را شروع کردم شاید به این خاطر است که این ذهنیت برای شما ایجاد شد که من در حوزه اقتصادی این را مطرح کردم. در پاسخ به جناب آقای دکتر احمدی بله آن حجم نمونه را من اصلاح می‌کنم. جامعه آماری ما دانشجویان دانشگاه¬های تهران، علم و فرهنگ، علوم قضائی و خدمات اداری، علامه طباطبایی و هنر هستند. و حجم نمونه ما تعداد 39 نفر دانشجو از این دانشگاه¬ها می¬باشد. رده‌بندی سنی را هم همان طور که فرمودید اصلاح می‌کنم. اما در رابطه با بحث گزاره‌هایی مثل سخت‌گیری حجاب و ازدواج سفید که مطرح فرمودید وقتی می‌گوییم ازدواج سفید گفتم خدمتتان که اول جلسه حضور نداشتید یکی از دانشجویان که با او صحبت کردم دانشجوی دکترایی بود که معمم هم بودند و 50 سال و بالاترین سن را داشتند ایشان دغدغه اش این مباحث بود بحث ازدواج موقت و ازدواج سفید. این که ازدواج موقت را در برابر ازدواج سفید مطرح می‌کنند.
آقای دکتر احمدی: ببینید شما وقتی این را ارائه می‌دهید می‌گویید ازدواج موقت یا سفید این گزاره خودش به خودی خود گویا نیست. چون شما چون محقق هستید می‌دانید مخاطبت چه کسی بود یک فرد معمم بوده برایتان پیش فرض است وقتی یک فرد معمم می‌گوید ازدواج سفید در کنارش ازدواج موقت یعنی که آن فرد دارد ازدواج سفید را نقد می‌کند و جایگزینش را ازدواج موقت می‌گذارد. برای من خواننده که اصلا از این پشت صحنه هیچ اطلاعی ندارم به عنوان دو تا گزاره وقتی مطرح می‌شوند می‌گویم خوب یکی موافق ازدواج موقت بوده یعنی موافق ازدواج سفید بوده است خود گزاره گویا نیست. من عرضم این است. باید تصریح شود.
خانم دکتر سنگی: همین را در رابطه با سخت گیری حجاب. بچه‌ها بیشتر بحث انتظامات دانشگاه‌ها را مطرح کرده بودند که به مانتویشان گیر می‌دهد سانت و این‌ها. بحث عدم سخت گیری بود. لزوم سخت گیری است اینجا. ان شاء الله این اصلاحات را انجام می‌دهم در گزارش نهایی و خدمتتان ارائه خواهیم داد
-    آیا متغیرهای مستقل و وابسته در تحقیق طراحی شده تا واقعی بودن دغدغه‌ها احصاء شود؟ مثلا دغدغه دانشجو در خصوص سطح علمی اساتید و وابستگی آن به وضعیت تحصیلی دانشجو.
خانم دکتر سنگی: در رابطه با متغیر مستقل و وابسته قاعدتا خیلی با هم در ارتباط هستند. این که متغیر مستقل را ما وابسته به اساتید در نظر بگیریم خوب خیلی چیزها وابسته هستند به آن. بحث انتخاب اساتید هست، بحث نحوه گزینش هست . قاعدتا همه این‌ها تاثیرگذار هستند. شاید در پس ذهن ما بوده همه این‌ها. وقتی ما می‌گوییم بحث ناکارآمدی، فساد اخلاقی، فساد بخشی از اساتید قاعدتا این را مرتبط می‌دانیم با نحوه انتخاب اساتید، بحث حراست دانشگاه، بحث ریاست دانشگاه و خیلی چیزها که متغیر وابسته می‌شوند.
-    با عرض سلام و تشکر از خانم دکتر سنگی و ارائه مناسبی که دادید و واقعا ممنون از این دغدغه‌هایی که مطرح می‌شود می‌تواند راهگشا باشد و مسیر را برای برنامه‌ریزی فرهنگی به ما کمک کند. نکته‌ای که برای من سوال بود این که شما فرمودید در اولویت بندیتان دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی جزو آخرین اولویت دانشجویان بود درست است؟
خانم دکتر سنگی: در اولویت بله.
-    ولی فهرستی که شما الان ارائه دادید تقریبا غالبش دغدغه فرهنگی اجتماعی دانشجویان بود یعنی من این تناقض را متوجه نمی‌شوم. اولویت دغدغه‌هایشان در آخرین فرهنگی اجتماعی است ولی فهرستی که شما ارائه دادید همه فرهنگی اجتماعی بود.
خانم دکتر سنگی: شما از اول جلسه تشریف داشتید.
-    بله یک نمونه نشان دادید شما اولویت صفر بود فرهنگی اجتماعی. من براساس آن ولی محورهایتان غالبا فرهنگی اجتماعی بود چرا؟
خانم دکتر سنگی: صبحت این بود که وقتی داشتیم مصاحبه می‌کردیم می‌گفتیم اصلی‌ترین دغدغه تو چه است. هشت تا گزاره را به آن‌ها معرفی کردیم گفتیم از این 8 تا اولین و مهم‌ترین دغدغه تو چه است. 41 درصد گفتند اقتصادی به تفکیک آمدیم این‌ها را بررسی کردیم اما ما 8 تا اولویت دیگر هم داریم. از اولویت اول تا اولویت هشتم. اولویت اولشان 41درصد می‌گفتند اقتصاد، اولویت دوم را بررسی کردیم آمد بحث دغدغه فردی شده بود اولویت اولشان. در خود این تحقیق است اولویت سومشان ممکن است سیاسی بوده باشد متفاوت می‌شود اولویت‌ها . اما این که می‌گوییم اولویت اولشان اقتصاد است با توجه به این که تاثیرش خیلی بیشتر است در عرصه زندگی به نظر من اینطوری امد که بچه‌ها تاکیدشان بیشتر روی اقتصاد بود و در نگاه بعدیشان بحث فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و حتی محیط زیستی را مطرح می‌کردند.
-    چقدر ... محورهای اجتماعی شما خیلی غالب تر بود نسبت به بحث اقتصادی
خانم دکتر سنگی شاید نوع نگاهشان.
-    اگر بحث اقتصادی اولویت اول است
خانم دکتر سنگی: شاید به خاطر این است که بیشتر ما اقتصاد را در حوزه گرانی و تورم و کاهش ارزش پول ملی می‌دانیم. سواد خیلی از ما محدود است در حوزه اقتصادی. شاید یک اقتصاددان بیاید صحبت کند خیلی نکات بگوید 20 صفحه در مورد یک نکته صحبت بکند اما من که دارم مشکلات را مطرح می¬کنم می‌گویم خیلی گران است همه چیز گران است اما من در حوزه اجتماعی بیشتر می‌توانم صحبت کنم چون بیشتر درگیر هستم. می‌گویم بحث پوشش هست، بحث گشت ارشاد هست، بحث شکاف اقتصادی هست، بحث عدم برابری جنسیتی و خیلی مسائل دیگر شاید به این واسطه است که دانشجویان بیشتر تشریح کردند مشکلات اجتماعی و فرهنگیشان را چون بیشتر لمس می‌کنند و تعدد موضوعات را بیشتر دارند می‌بینند.
آقای پورمحبی: با عرض سلام و تشکر. من خوب استفاده کردم دست شما درد نکند پیشنهادم این است که این را در جایی بگذارید که دوستان بتوانند بردارند بتوانند استفاده کنند. ولی این قضیه که ببینید من خیلی رک بگویم وارد قضیه شوم این که من چیزی بر من نیفزود یعنی آنچه که می‌دانستم را شما فقط تاکید کردید. یعنی ببینید من این را از اول راهنمایی که بعد از انقلاب می‌شد در این کشور بزرگ شدم مرتبا دغدغه‌ها را داریم می‌گوییم. همین الان اخیرا یک صحبتی آقای خسروپناه کارگاهی دارد ان هم باز هم جریان‌های ضد فرهنگی هی دارد می‌گوییم این‌ها بد است این‌ها بد است این مشکلات است. حقیقتا خسته شدم از بس که هی گفتیم. ببینید من یک مدتی معاون هنرهای تجسمی ‌کشور بودم و عضو کارگروه مد و لباس و ما در انجا تسریع کردیم که رنگ برای زنان اشکالی ندارد. فردای همان روز من دیدم گشت معلق ارشاد دارد یک خانمی ‌را به خاطر این که رنگ قرمز پوشیده دارد می‌گیرد من اعتراض کردم و اصلا به من خندیدند می‌خواهم بگویم این مشکلات هست این‌ها را ما می‌دانیم ولی وقتی در اجرا قرار می‌گیریم متاسفانه اصلا اجرا نمی‌شود. البته ربطی به شما ندارد. ولی می‌خواهم بگویم آیا کسی بود در این جمع که مثلا این‌ها را نداند. یعنی واقعا همه این‌ها را ما می‌دانیم فقط شما زحمت کشیدید این‌ها را دسته بندی کردید لطف هم کردید دوباره دارید تاکید می‌کنید تاکیدش هم لازم است ولی ببینید یک مقدار مثلا شما می‌گویید دانشجو می‌خواهد انرژیش را آزاد کند. من می‌آیم یک برنامه‌ای می‌گذارم و این برنامه بلافاصله لغو می‌شود. کنسرت لغو می‌شود ممنوع می‌شود. خوب ببیند یا مثلا استادیوم‌ها یا هر چیزی ببینید این‌ها اصلا خواهشا وارد عمل بشویم. همان که آقای دکتر کلانتر به من گفتند اجرایی صحبت کن. ببینید یک مقدار وارد عمل بشویم بس است دیگر هی داریم می‌گوییم این است این است این است آقای خسروپناه هم زحمت کشیدند گفتند این‌ها است این مشکلات. آن‌ها حمله دارند می‌کنند می‌دانیم آن‌ها دارند حمله می‌کنند همه دنبال ما هستند همه می‌خواهند مهاجرت کنند همه می‌خواهند فلان کنند همه مشکلات اقتصادی است ولی خوب حالا یک دلیلش شاید این است که حالا آن قسمتی که من انتقاد به محققین محترم دارم این است که یک مقدار دایره چیزها انقدر گسترده است شما الان من فکر می‌کنم 500-400 تا دغدغه گفتید. حالا من مسئولم می‌خواهم حل کنم. خوب کدامش را حل کنم. یک مقدار به نظر من محققین باید یک مقدار عینی‌تر و کاربردی‌تر وارد قضیه شوند. بگویند آقا دغدغه اصلی ما الان همان تخلیه انرژی است بقیه را ول کنید یا اصلا امید به آینده. آقا شما امید به آینده را شما قضیه اش را حل کنید و حالا بعد می‌رسیم سر وقت به چیزهای دیگر. وقتی که این دایره می‌شود 500 تا عملا اجرا شدنی نیست. یعنی آن قسمتی که من می‌گویم تا اینجا با محقق که شما باشید کاری نداشتم ولی از این به بعد هم بگویم محققین هم باید یک مقدار کاربردی‌تر فکر کنند یعنی من را بگذارند جای مسئول بگو بیا این 500 تا حل کن درست شود. یک مقدار آنجا باید محققین کاربردی‌تر و ببینند که به چه ترتیب کدام مهم‌تر است. به نظرم محقق اینجا خودش را نشان می‌دهد این مهم‌تر است. این را اگر شما بتوانید لطف کنید من پیشنهادم این است که اجرایی‌تر می‌شود مسئول هم دیگر بهانه‌ای برای فرار از مسئولیت ندارد چون 500 تا است دیگر واجب کفایی و عینی می‌شود. حالا این را بگذار وسط. دیدیم یک کسی که در روانشناسی بوده کسی که در خیابان غش کرده احتمال این که به او کمک شود بسیار کمتر بوده تا این که مثلا فرض کنید که در یک مغازه غش می‌کند چرا چون آنجا در خیابان همه می‌گویند خوب هستند می‌ایند کمک کنند ولی در مغازه مثلا سه نفر بودند مجبور شدند کمک کنند. یک کاری بکنیم که مریض خیابان نشود. آن چیزی که الان روی دست ما مانده آن مشکلی که در روی دست مانده و افتاده زمین این را نیندازیم جلوی 500 نفر حالا آن‌ها هم همه فرار کنند. این را بگذاریم در یک محیط کوچکتر. باز هم ممنونم همه این صحبت‌ها را که گفتم هر کس کوچکترین کاری در این زمینه کند واقعا باید از او تشکر کرد. تشکر هم می‌کنم بسیار کار خوب، منظم همه کارها به نظرم عالی بود دوستان هم ان شاء الله استفاده کنند. مرسی
خانم دکتر سنگی: ممنون و  متشکر. من این صحبت‌های شما را قبول دارم. همانطور که خانم عنبری هم گفتند شاید نوش دارو بعد ازمرگ سهراب باشد به نوعی. این صحبت‌ها بیشتر از 20 سال است که دارد می‌شود. اتفاقا چند وقت پیش داشتم صحبت می‌کردم گفتم من 76 آمدم تهران به عنوان دانشجو از همان روزهایی که آمدم تهران پاییز آمدم تهران اولین بار هوا آلوده بود می‌گفتند دولت دارد کاری می‌کند هوا را بهتر کند پاکیزگی هوای تهران از 76 تا الان هنوز هم راهکار همان تعطیل کردن مدارس است. هیچ اتفاق خاصی نیافتده بدتر هم شده. در رابطه با بحث جنابعالی قبول دارم این بحث را. یکی از کارهایی که ما به عنوان پژوهشگر می‌توانیم بکنیم این است که این کار را در اختیار تصمیم گیران بگذاریم من به عنوان دفتر مطالعات می‌توانم این را در اختیار معاونت فرهنگی مجموعه‌ام قرار بدهم حوزه فرهنگی‌اش را حداقل و بگویم آقای معاون این دغدغه‌هایی است که بچه‌ها دارند شما بروید به آنجاهایی که دسترسی دارید به آن برنامه‌هایی که دارید اجرا می‌کنید یک مقداری این دغدغه‌ها را در نظر داشته باشید نیازهای بچه‌ها را پوشش بدهد نه این که برنامه‌هایی که دارند اجرا می‌کنند در 30 سال پیش مانده باشد 40 سال پیش مانده باشد جواب نمی‌دهد رویکردها را باید تغییر داد چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید.
آقای جانی پور: ممنونم فقط خدمت عزیزان عرض کنم که ما ان شاء الله برنامه‌های آتی مان در خدمت واحد لرستان خواهیم بود که یکی از پژوهش‌هایش را بنا است برای ما ارائه دهد و بعد در خدمت واحد گیلان خواهیم بود. در این قسمت اجازه بدهید که ما چون اولین جلسه است که به صورت رسمی در خدمت آقای دکتر کلانتر هستیم ضمن تبریک انتصاب ایشان به سمت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی که به هر حال از نیروهای جوان و فرهنگی خود ستاد معاونت فرهنگی هم بودند و هم تجربه بالایی دارند و هم کار علمی و تخصصی کرده‌اند و هم در حوزه ستادی سال‌ها است که در خدمتشان بودیم انتصاب ایشان را به ایشان تبریک می‌گوییم. عرض خدا قوت خدمت آقای رحیمیان به عنوان معاون فرهنگی در یک سال گذشته که ایشان هم زحماتی را برای ما داشتند و زحماتی را کشیدند در این زمینه به ایشان هم خدا قوتی بگوییم چند دقیقه خدمت دکتر کلانتر باشیم و ان شاء الله برنامه را پایان بدهیم.
آقای دکتر کلانتر: بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین. من هم عرض سلام دارم خدا قوت عرض می‌کنم خدمت همه همکاران عزیزمان در جهاد دانشگاهی حوزه معاونت فرهنگی خاصه سرکار خانم سنگی که از سازمان جهاد دانشگاهی تهران و همکاران حوزه جهاد دانشگاهی تهران در اینجا شرف حضور دارند. خوشحال شدم که این کار مطالعاتی که بالاخره در سال گذشته در محور برنامه‌های مطالعاتی هماهنگ مصوب شده بود به همت این عزیز در واحد اجرا شد. حالا واقع مطلب این است که عمده سوالاتی که مطرح می‌شود یا دوستان با نگاه انتقادی مطرح می‌کنند انجایی است که انتظار می‌رود ماها را تکان بدهد. ما یک بحث اساسی که در حوزه فرهنگی یا سایر حوزه‌ها داریم این است که ما دچار استغناء نظری نشویم. یعنی خودمان را مستغنی ندانیم که آقا مثلا می‌دانیم جامعه چه خبر است. حوزه فرهنگی آن را می‌شناسیم، نمی‌دانم فلذا این رویکرد یا این نگاه نگاهی است که شاید بسیاری از آسیب‌ها و مشکلاتی که در حوزه فرهنگی ما داریم ناشی از همین نگاه است. ما احساس می‌کنیم که در بسیاری از برنامه‌ها و رویدادهای فرهنگی که با هدف تاثیر و تاثر بر ذهن مخاطب و دانشجو داریم اجرا می‌کنیم دچار تجسم‌گرایی فرهنگی شدیم یعنی انگار که یک موجود فرهنگی که تعریف شده دهه 60 همین‌گونه تعریف شده امروز هم که در 1402 هستیم همین‌گونه دارد اجرا می‌شود این ما را به این قصه یعنی تذکرش این است که نکته‌ای که آقای پورمحبی می‌گویند نکته‌ای که دوستان می‌گویند قصه این است که ما داریم مطالعه کار خودش را می‌کند رویداد و برنامه فرهنگی هم کار خودش را می‌کند هر کسی مسئولیتی دارد کار خودش را می‌کند اما این که نقاط تقاطع این‌ها کجا است و کجا باید به هم برسند با این شرایطی که من می‌بینم اتفاقی قرار نیست بیافتد یعنی ما باید حتما نکته‌ای که آقای پورمحبی می‌گوید پژوهشگر ما یک قدری روحیه جهادی پیدا کند یعنی اگر روحیه جهادی پیدا کند طبیعتا در حوزه‌هایی که پژوهش اثرگذاشته مطالعه دخیل در حوزه میدان شده آنجایی بوده که پژوهشگر از روحیه پژوهشی خودش خارج شده است که ما می‌گوییم فرهنگ پژوهش. یعنی اگر ما بخواهیم آن ترم و سازه بنیادی آن را به آن توجه کنیم اصطلاح فرهنگ پژوهش به آن می‌گوییم. پژوهشگر این نیست که یک پروژه‌ای را بگیرد یک هزینه‌ای را بگیرد پروژه را انجام بدهد بعد هم یک جایی خاک بخورد برود در کتابخانه. طبیعتا ما در حوزه فرهنگی نه پولی داریم نه بودجه‌ای داریم لذا خانم سنگی می‌بینید همت کرده کار را انجام داده ناشی از این بوده که دغدغه آن را در حوزه فرهنگ داشته و آن عزیزانی که در واحدها این کار را انجام می‌دهند. و آن پولی که ما برای این کارها می‌دهیم پول چایی طرف هم نمی‌شود. پس دغدغه این کار در حوزه جهاد هست. پس اولین مفروض ما این است که خودمان را مستغنی حوزه نظری ندانیم و خودمان را لاجرم در معرض این برنامه‌ها قرار بدهیم. اگر نشستی برگزار می‌شود در ستاد، در واحدها، ما به عنوان آدم‌هایی که در حوزه فرهنگی داریم فعالیت می‌کنیم مراجعه کنیم و حضور پیدا کنیم یک مفهوم هم شاید در آنجا ارائه شود و آن مفهوم باعث یک تحول بنیادی در میز من، در کار شما، در قلم شما، در رویداد و برنامه شما شود و لذا خواهشم این است که از این نظر این بحث را ان شاء الله مورد توجه قرار بدهیم. نکته دوم این است که حالا بالاخره با یک شرایط جدیدی جامعه ما مواجه هست واقع مطلب. بالاخره 40 سال هم در نظریه‌پردازان حوزه علوم اجتماعی معتقد هستند بالاخره 40 سال از انقلاب گذشته ما با یک نسل جدیدی مواجه هستیم واقعیت است این جامعه واقعیت این جامعه این که هست نمی‌شود بگوییم این ناشی از مثلا حالا مثلا عدم کارکردهای دوران گذشته بوده است نه اینگونه نیست بعضی بر این باورند که بعد از 40 سال نسل عوض می‌شود یک چیز طبیعی است اما این که ما بتوانیم فهم و درک کنیم این وضعیت جدید را و شناسایی دقیقی از وضعیت موجود داشته باشیم این کار رصد و دیده‌بانی حوزه فرهنگی است یعنی رصد و دیده‌بانی حوزه فرهنگی چیزی است که ما باید در جهاد دانشگاهی همواره به آن توجه کنیم. بی‌توجه به این موضوع برنامه اجرا کردن، فعالیت فرهنگی تعریف کردن، مصوب و اجرا کردن یعنی این که ما داریم برای میز  خودمان، برای فعالیت خودمان برای این که ما بگوییم داریم کار انجام می‌دهیم داریم این کار را انجام دهیم. قرار نیست ما گستره اجتماعی را در آن تغییر و بازیگری داشته باشیم و لذا ان شاء الله باید تلاش کنیم با توجه به این که با شرایط جدیدی مواجه هستیم اوضاع خیلی پیچیده است روز به روز جامعه که دارد جلوتر می‌رود نسبت این حوزه‌ها به هم، تقاطع حوزه‌های اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، سیاست به هم دارد پیچیده‌تر می‌شود، نوع کنش این‌ها دارد به هم مرتبط‌تر می‌شود. یک کنشی شما در جامعه مشاهده می‌کنید می‌روید رصد می‌کنید می‌بینید مبنای سیاسی دارد. یک کنشی را رصد می‌کنید می‌بینید مبنای اقتصادی دارد. می‌بینید خوب این بارش آمده در حوزه فرهنگی دارد پیاده می‌شود و لذا حواسمان باید باشد که جامعه دارد روز به روز پیچیده‌تر می‌شود نوع اجرا و فعالیت ما هم بایدپیچیده‌تر و به روز‌تر شود. نوع اقدامات ما در فضای فرهنگی باید به روز‌تر شود و آپدیت و به روز شود که ان شاء الله بتواند مجموعه این حوزه‌ها را پاسخ دهد. یکی از نکاتی که اشاره شد این است که تلاش کنیم در جهاد دانشگاهی اگر یک مطالعه‌ای دارد انجام می‌شود بالاخره ما در شورای فرهنگی دانشگاه هستیم، در شورای فرهنگ عمومی هستیم حالا این کاری که خانم سنگی انجام داده می‌تواند برود شورای فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی ارائه شود. می‌تواند برود شورای فرهنگی علوم پزشکی تهران که آقای دکتر صادقیان هستند و ارتباط‌مان خیلی خوب است الحمدلله یا آن مجموعه‌ای که داریم ارتباط داریم هر کسی که امکان یک ارتباطی دارد استفاده کند بچه‌های جهاد دیده شوند. یعنی ببینند که بچه‌ها دغدغه کار فرهنگی دارند یک کار مطالعاتی دارند انجا ممکن است دو تا نکته ایشان یک تاثیری روی رئیس دانشگاه بگذارد یک رئیس دانشگاهی که اصلا رویکرد فرهنگی ندارد تغییری در آن ایجاد بکند یا اصلا یک معاون فرهنگی که دارد یک برنامه فرهنگی اجرا می‌کند اصلا بگوید کاری که دارم انجام می‌دهم دیگر تعطیل می‌خواهم بروم یک برنامه دیگری اجرا کنم و لذا خواهشم این است که از این منظر به این مطالعات کوچک تا خردی که دارد در جهاد دانشگاهی انجام می‌شود توجه لازم را داشته باشید. من از خانم سنگی هم خواهش کردم که اگر ان شاء الله ضرورت چون ما این بحث را در دفتر مطالعات باز گذاشتیم فایل آن را ان شاء الله پیگیری خواهیم کرد این است که طرح‌ها و برنامه‌های جهاد دانشگاهی باید این بار در دفتر مطالعات کد بگیرد یعنی اگر خواست برنامه فرهنگی جهاد دانشگاهی امروز تعریف شود همان طور که در حوزه پژوهش است که آنجا کد پژوهشی تعریف می‌شود برای طرح پژوهش و فلان اینجا در برنامه اقدامات فرهنگی جهاد همین اتفاق بیافتد یعنی دفتر مطالعات ذاتا وظیفه‌اش این بوده که رصد کند ببیند که این کاری که دارد مصوب و اجرا می‌شود متناسب با نیاز و مساله ما هست یا نه؟ یا این که می‌خواهد فعالیت انجام دهد لذا این رصدگری که دفتر مطالعات در واحد او انجام دهد در فشار ما در ستاد وظیفه‌مان این است که آن کاری که عرض کردم درقالب کد دادن به این طرح یعنی رسمیت دادن به این طرح که متناسب با نیاز است و دارد انجام می‌شود ان شاء الله در آتیه برنامه‌هایمان مورد توجه قرار خواهیم داد. ممنون و سپاسگزارم از سرکار خانم سنگی، مجموعه همکارانمان در جهاد دانشگاهی تهران، مجموعه همکارانی که در ستاد در اینجا حضور دارند و همه عزیزانی که در واحدها و سازمان‌های جهاد دانشگاهی از طریق پنجره رویتاب این برنامه را دنبال کردند. برای همه عزیزان آرزوی صحت و سلامتی دارم.
آقای جانی پور: بسیار ممنونیم از صحبت‌های شما جناب دکتر کلانتر و بسیار سپاس از زحمت خوب و ارزشمند خانم دکتر سنگی و سعه صدر و همکاری همه عزیزانی که چه به صورت حضوری در خدمتشان هستیم در این سالن و چه به صورت برخط ما را همراهی کردند در این برنامه. هرگز نخواستم کوزه گری باشم که در مشرقان آب از رهگذران دریغ می داشت، بر  خاکش می ریخت و از آن کوزه‌ای می‌پرداخت پر از زیبایی و توازن اما ! تهی از آب مرا شکسته سفالی خوشتر که اگر چه کمیش آب باشد و هرچند به کوزه‌ایش نخرند اما چون عطش تشنه‌ای فرو نشاند مرا کفایت است. ان شاء الله این زحمات دوستان بتواند عطشی از دغدغه‌های همه شما بزرگواران را فرو نشاند یا علی مدد خدا نگهدار.

 


نظر شما :