کارآفرینی و مدیریت در بستر اسلامی

۲۵ آبان ۱۴۰۱ | ۰۹:۰۴ کد : ۵۱۱۵۰ رصد و دیدراه دیدراه شماره ۷
کارآفرینی و مدیریت در بستر اسلامی

«کارآفرینی و مدیریت در بستر اسلامی»
کتاب «کارآفرینی و مدیریت در بستر اسلامی» توسط ولاند رمدانی  «دانشگاه اروپای جنوب شرقی تتوو »لئو پاول دنا  «مدرسه بازرگانی مونپلیه، فرانسه »شکیپ گریگوری «دانشگاه آمریکایی اگیلا در خاورمیانه »و ونسا راتن  «دانشگاه تجارت لا تروب، ملبورن، ویکتوریا، استرالیا» تالیف شده است و توسط انتشارات اشپرینگر در سال2017 منتشر شده است.                                                                                                  
کتاب تحلیلی هدفمند، روشنگر و نظام مند از نقش کارآفرینی و مدیریت در دیدگاه اسلام است. در این مستند، جدیدترین پژوهش ها در مورد مدیریت، کارآفرینی و دین، با تمرکز بر رویکرد اسلامی ارائه شده که توانسته است محدودیتهای پیش روی کارآفرینان مسلمان را برجسته سازد و توصیه هایی را به سیاستگذاران و زمامداران جوامع اسلامی در مورد چگونگی بهبود شرایط اقتصادی، مدیریتی و کارآفرینی ارائه کند.
 در ادامه به طور مختصر، به محتوا و اهداف این اثر پرداخته می شود:
در فصل اول، به کلیات مساله و تشریح مفاهیم ضروری مطابق با هدف اصلی (کارآفرینی و مدیریت اسلامی) می‌پردازد.
در فصل دوم، به نقش «فرهنگ، دین و جامعه» از دیدگاه کارآفرینی و مدیریت اسلامی پرداخته شده است. بدین منظور ادبیات مرتبط با موضوع؛ با استناد به آیات قرآن کریم و روایات حضرت محمد (ص) و آموزه های دینی تشریح شده است و ارتباط و روابط آنها مورد واکاوی قرار گرفته است. در این فصل به طور خاص، نویسندگان بر روی عناصر و مؤلفه‌های تقوا، حلال و حرام، دانش، نوآوری و ریسک پذیری، استفادة مناسب از منابع، تأمین مالی، اخلاق و مسئولیت اجتماعی کسب وکارها متمرکز شده اند همچنین نقش کارآفرینی و مدیریت در بستر اسلامی که بر ارزشهای فرهنگی تمرکز دارد نیز مورد بحث قرار گرفته است. این امر به درک بهتر نقش فرهنگ و مذهب در فعالیت‌های کارآفرینانه کمک میکند.
در فصل سوم، به «مدلهای رهبری اسلامی» پرداخته شده و بر نقش اسلام در بروز رفتار کارآفرینانه که در چارچوب ایمان اسلامی عمل میکند، اشاره شده است. در این بخش که بسطی از تحقیقات محققان قبلی است، با نشان دادن نمونه هایی از رهبری مؤثر در بستر اسلامی بر ویژگیهای مشخص و کاراتر الگوهای اسلامی، برای بسترسازی جهت بروز رفتار کارآفرینانه تمرکز شده است. براساس نتایج این بخش بیشترین عامل مانایی برای گسترش اسلام، از مرزهای چین تا ساحل آتلانتیک در اسپانیا و جوامع اسلامی، بر پایة شایسته سالاری، صداقت، تاب آوری، شجاعت شخصی و شفقت بوده است. نتیجة نهایی این بخش، مدلی برای ارزیابی وبررسی شیوه اسلامی است که نمونةتوسعه یافتة مدل های پیشین است.  در ادامه و در جدول (1) مدل رهبری ضمنی مبتنی بر ایمان و در شکل (1) مدل رهبری اسلامی نشان داده شده است:

 


شکل1: مدل ضمنی رهبری اسلامی
در فصل چهارم، «محرکه های  کارآفرینی های کوچک و خرد در کشور غنا» بررسی و در مورد تفاوت کارآفرینان مسلمان و غیر مسلمان و انگیزه های کارآفرینی در سایر ادیان، بحث و بررسی شده است. داده های اصلی مورد استفاده در این بخش، داده‌ های ثانویه از محله های فقیرنشین منطقة آکرا است که بر اساس نتایج این پژوهش انگیزة اصلی برای کارآفرینان مسلمان کمتر برای سود یا خوداشتغالی است، بلکه کارآفرینان مسلمان بیشتر دغدغة جامعه و همنوع را دارند.
در فصل پنجم فرایند خلق سرمایه گذاری جدید در جهان اسلام مطالعه و بررسی شده و ویژگیهای اصلی و جنبه های منحصربه فرد، در فرایند ایجاد، جذب سرمایه‌گذاری جدید و مفهوم‌سازی کارآفرینی به عنوان فرایند خاص اجتماعی بر اساس اصول مشارکت و نفع جمعی، در نگاه اسلامی مورد بحث وبررسی قرار گرفته است. براساس نتایج این بخش هدف اصلی در سرمایه گذاری کارآفرینانه با رویکرد اسلامی، ایجاد ارزش و ایجاد ثروت و دیگر مزایا، به منظور تقویت اجتماعی و نفع عموم افراد جامعه است. این روش، راهی برای بررسی انتقادی و یکپارچه سازی تحولات مفهومی، شواهد تجربی، همچنین برجسته کردن ویژگیهای منحصربه فرد فرایند ایجاد سرمایه گذاری جدید در یک بافت اسلامی را فراهم کرده است. افزون بر این، این مطالعه به صورت خاص، بر ارزیابی ورودیها، ویژگیهای سرمایه گذاری جدید ونتایج فرایند کارآفرینی متمرکز شده است.
در فصل ششم «کارآفرینی قومی و مهاجران در میان مسلمانان لبنانی در دیربورن» بررسی و موانع موجود در این فرایند، تجزیه وتحلیل شده است. در این بخش به مهاجرت مسلمانان از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای توسعه یافته تر به جهت زندگی بهتر، اشاره شده است. در این زمینه میتوان به «بیداری اسلامی»، اشاره کرد که موج جدیدی از مهاجرت توسط میلیونها مسلمان از کشورهای جنگ زده به سوی غرب و به ویژه اروپا انجام گرفته است. از آنجا که این پناهندگان چندین دهه طول میکشید تا بتوانند با جوامع جدید منطبق شوند، از این رو از منظر سبک زندگی ، ضرورت مطالعة بیشتر کارآفرینی قومی و مهاجر را نشان میدهد. بر این اساس، داده های مورد استفادة تحقیق برای این مطالعه، شرکتهای نوظهوری هستند که توسط مسلمانان در کشوری دیگر که مقیم شده اند، شکل گرفته است. برای مثال میتوان به کارآفرینان مهاجر لبنانی شهر دیربورن در میشیگان اشاره کرد. در این زمینه با در نظر گرفتن شباهت‌های بین فرهنگی«لبنان و سوریه» الگویی ارائه شده است که به مقابله با جریانهای جاری مهاجرت سوریه به غرب کمک میکند.
در فصل هفتم به «رویه های مدیریت دانش اسلامی» با رویکرد معرفت شناختی، به عنوان یک بخش حیاتی از اسلام و اصول آن، نه تنها به عنوان یک مذهب، بلکه به عنوان الگوی رفتاری و انسانی پرداخته شده است. بر این اساس دانش به منزلة یک نیروی محرک اصلی برای منفعت عمومی شناخته شده و به الگوهای مدیریت دانش در دیدگاه اسلامی پرداخته شده است.
در فصل هشتم با عنوان «امور مالی اسلامی: دیدگاههای مدیریت کارآفرینی» بر روی مباحث مالی در اسلام تمرکز
دارد. این موضوع در مورد چگونگی ادغام مدل مدیریت اسلامی در فعالیتهای مبتنی بردارایی بررسی شده است.
در فصل نهم «اخلاق و مسئولیت اجتماعی در امور مالی اسلامی» بررسی و در درجة اول بر مسئولیت اجتماعی شرکتها، نه تنها از جنبة قانونی، بلکه از دیدگاه اسلامی پرداخته شده است. بر این اساس شرکتها ملزم اند یک سطح اضافی از مقررات را بر اساس قوانین اسلامی و مسئولیت پذیری اجتماعی تأمین کنند.
کارآفرینی اجتماعی مفهوم به نسبت جدیدی است و عدم اجماع نظر برای این تعریف به این معناست که در این زمینه تحقیقات زیادی وجود ندارد و باید در این زمینه به اتفاق نظر رسید. ازاین رو نیاز به تحقیقات بیشتری نیز از دیدگاه اسلام، در این حوزه وجود دارد. نکتة حائز اهمیت اینکه ارکان اصلی در کارآفرینی اجتماعی، پسندیده اند و برای جامعه مفیدند ولزوم پرداختن به این حوزه در زمینة دانش نظری حائزاهمیت است.
در ادامه و در فصل دهم، «کارآفرینی جوانان در بستر اسلامی»، بررسی شده است. بر این اساس تحلیل بهترین تجارب کارآفرینی در امارات متحدة عربی، ارائة توصیه های مفید برای جوانان امارات متحدة عربی جهت شرکت در امور کارآفرینانه بررسی شده است. اجرای موفقیت آمیز این توصیه ها تأثیر مهمی بر توسعة کارآفرینی در امارات متحدة عربی خواهد داشت.
در فصل یازدهم به کارآفرینی زنان با عنوان «کارآفرینی کوچک زنان: کلید رشد اقتصادی و توسعه در اقتصاد اسلامی» پرداخته شده است. بر این اساس، به بررسی روند مالی در کشورهای مسلمان و امکانات جامع تری از زنان مسلمان که قادر به مشارکت در حوزة کارآفرینی اجتماعی و توسعة کامل پتانسیل آن هستند، پرداخته شده است که لازم است مدنظر سیاسگذاران قرار گیرد.
در فصل دوازدهم، «کارآفرینی زنان در اردن: عوامل محیطی و موانع زیست محیطی»، بررسی شده و با نگاهی دقیقتر به زنان تحصیلکرده که به طور بالقوه وارد دنیای کارآفرینی میشوند، پرداخته شده است. بر اساس این مطالعه، برداشت محققان این است که علاوه بر مسائل اقتصادی، فقدان ثبات اقتصادی، نابرابری جنسیتی و دشواری در حفظ تعادل بین کار و زندگی سالم برای بانوان وجود دارد. با این حال، آنچه در این تحقیق به اثبات رسیده است این است که نیاز است اطلاعات و فرصتهای کافی به زنانی که به طور بالقوه برای ورود به دنیای کارآفرینی در تلاش هستند، مدنظرقرار گیرند ونیاز به توجه بیشتری در این حوزه وجود دارد.
در فصل پایانی،«کارآفرینی اسلامی و مدیریت: مسیرهای تحقیقات آتی» بررسی شده و در مورد نقش اسلام در کارآفرینی و مدیریت با تمرکز برعناصر معنوی، اخلاقی و نوآورانه بحث شده است. این فصل ماهیت کارآفرینی اسلام را به عنوان یک رویکرد نشان میدهد و چارچوبی برای تحقیقات آینده دربارة یک  مدل کارآفرین فراهم میکند. از آنجا که کارآفرینی و مدیریت به ویژه با رویکرد اسلامی جزء حوزه های استراتژیک هستند که میتوانند به عنوان یک حوزة جذاب برای محققان و بخصوص پژوهشگران ، سیاستگذاران و زمامداران جوامع اسلامی در نظر گرفته شوند، این کتاب می تواند بینش های ارزشمندی در راستای بستر سازی و نهادینه سازی نگاه اسلامی در مباحث مربوط به مدیریت،اقتصاد و کارآفرینی ایجاد نماید.
منبع- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی/ دیدراه شماره 7

کتابکارآفرینی و مدیریت در بستر اسلامی، انتشارات دانشگاه تهران

 


نظر شما :