دیدراه شماره ۶
خودگذشتگی، سعه صدر و فداکاری از ملزومات اولیه وحدت و اتحاد است
حامد پور رستمی: پژوهشگر نهج البلاغه وعضو هیات علمی دانشگاه تهران

یکی از مباحث کاربردی و راهبردی در عصر فعلی بحث وحدت و اندیشه تقریب اسلامی است. حضرت علی (ع) در نامه ۷۸ نهجالبلاغه در خصوص وحدت و انسجام بین مسلمین، خود را حریصترین افراد به مقوله اتحاد معرفی میکنند، ایشان میفرمایند: «وَ لَیْسَ رَجُلٌ -فَاعْلَمْ- أَحْرَصَ [النَّاسِ] عَلَی جَمَاعَةِ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه وآله) وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی؛ أَبْتَغِی بِذَلِکَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ کَرَمَ الْمَآبِ» «بدان که، در باره مسئله انسجام و الفت امت پیامبر کسی را از من حریصتر نمیبینی» این نگرش تقریب گرایانه حضرت به خاطر مسائل سیاسی نیست. ما باید در راستای مباحث کشوری، ملی و امنیت ملی انسجام اسلامی داشته باشیم. ایشان میفرمایند «من به واسطه این وحدت گرایی، به دنبال ثواب و رضایت خدا و جایگاه نیک هستم». حضرت علی (ع) میفرمایند، من دنبال مصالح سیاسی، زد و بند و سازش و… نیستم. می بینم اختلاف وجود دارد، میدانم شکاف وجود دارد. اما از طرف دیگر می بینم که "گرگها (دشمنان) با دستهای کثیف و دندانهای تیز، چگونه آماده اند تا جامعه را تکه تکه کنند، چطور برخیها نمیبینند" دیدگاه امام علی (ع) اینگونه است که دشمن در انتظار نشسته یک شکافی ایجاد و آنگاه به سمت امنیت حمله کند.
روزی معاویه گروهی از سپاه خود را که از آشوبگران بودند، اجیر میکند تا به سمت مرزهای حکومت علوی حمله کنند، زنان و کودکان را اذیت و آزار و قتل و غارت کنند واز آن جمله، سفیان بن عوف غامدی با شش هزار نفر به انبار تاخت و ابوحسان بن حسان بکری که از کارگزاران حضرت بود با ۳۰ نفر به مقابله با وی شتافت و کشته شد. پس از این اتفاق، حضرت فرمود: «فَیَا عَجَباً عَجَباً وَ اللَّهِ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَ یَجْلِبُ الْهَمَّ مِنَ اجْتِمَاعِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ عَلَی بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِکُمْ عَنْ حَقِّکُمْ فَقُبْحاً لَکُمْ وَ تَرَحاً»؛ (شگفتا، شگفتا! به خدا سوگند قلب را میمیراند و غم و اندوه را به روح انسان سرازیر میکند که آنها در مسیر باطل خود، چنین متّحدند و شما، در طریق حقّتان، اینگونه پراکنده و متفرّق!». در عصر حاضر هم، گروههای مختلف از کوموله و ضد انقلاب گرفته تا صهیونیست و سلطنت طلب و.... در حالی که نقاط مشترکی هم ندارند، اما برای مواضع باطلشان هم پیمان شدند تا آرامش و آسایش جامعه اسلامی را سلب کنند. حضرت علی (ع) در ادامه میفرمایند علت این است که شما خودتان را نساخته اید، و آگاه نشده اید که چنین اتفاقی رقم می میخورد.
اکنون جای این پرسش است که چرا ما چنین هستیم و آنان چنان؟ با توجه به تأکیدهای بیشمار کتاب و سنت بر وحدت و الفت در جامعه اسلامی و نیز تجربههای تلخ تاریخی ناشی از تفرقه و جدایی میان مردم و ملتهای مسلمان، طبیعی است که این پرسش توجه انسان را به خود جلب میکند. پس چرا مسلمانان باز هم چنین متفرق هستند. مسلمانان تنها درباره یک چیز اتفاق و وحدتنظر دارند و آن اینکه درباره هیچ چیز اتفاق و وحدت نظر نداشته باشند. پاسخ این سوال به این نکته برمیگردد که برای تحقق اجتماع و اتحاد، نه بر حق بودن کافی است و نه علم و آگاهی از اینکه بر حق هستیم. ممکن است اهل باطل متحد باشند و اهل حق متفرق. علاوه بر اعتقاد نظری به لزوم آن، نیازمند التزام عملی به لوازم آن هم است.
اهل باطل، چون همه هستی و منافع خود را در همین دنیا خلاصه میبینند و معمولاً نتیجه ملموس و عملی آن را نیز همین جا مشاهده میکنند، حاضر به همکاری و تساهل میشوند؛ هر چند در درازمدت بر سر همین منافع مادی و محدود نزاع پیدا میکنند و متفرق میشوند. اما متأسفانه اهل حق کمتر چنین هستند و هر کس حرف خودش را عین حق میداند و میخواهد همان را به کرسی بنشاند؛ ضمن آنکه با تحریک دشمنان بیرونی و شیطان درونی دچار وسوسه برتریجویی و زیادهخواهی هم میشود.
مسئله وحدت اسلامی فقط یک مسئله مذهبی نیست، بلک به امنیت سیاسی، امنیت روانی جامعه و امنیت اجتماعی نیز بازمیگردد، ضمناً امام علی (ع) یک بعد اخروی نیز به این مسئله میدهند.
نکته مهم دیگر این که امام (ع) برای وحدت و اتحاد مسلمین، صبوری و شکیبایی میکند-نامه ۶۲ نهجالبلاغه- بدین معنی که سکوت و صبر ما در دوری از قدرت و خلافت، تنها یک دلیل قابل تأمل داشت، و آن هم حفظ جامعه از اختلاف و تفرقهای بود که چالشها و تهدیدهایش بسیار مهمتر و زیان بار تر بود.
این امر برای ما بسیار قابل تأمل است، چراکه ممکن بود با اختلافی که در آن زمان بین مسلمین ایجاد میشد، بسیاری مردم از دین زده شده و اسلام به خطر میافتاد. این اتفاق برای ما درس بزرگی به همراه داشت چراکه در چنین موقعیتهایی، مذاهب و طیفهای مختلف برای حفظ امنیت فرهنگی، آرامش و امنیت جانی مردم، باید دست وحدت بدهند و آگاهان با یکدیگر همکاری کنند، امام (ع) میفرمایند «من آگاهانه به مخالفانم دست وحدت دادم». امروز سران مذاهب شیعه و غیر شیعه باید به خاطر این مقوله با یکدیگر دست وحدت بدهند برای اینکه جامعه اسلامی حفظ شود دشمن به شیعه و سنی و غیره رحم نخواهد کرد.
موضوع وحدت در جهان دارای چندین لایه است، یکی از این لایهها، وحدت و اتحاد مذهبی است، بدین معنا که شیعیان باید با هم متحد باشند چراکه در درون خود شیعیان هم اختلافاتی وجود دارد لایه دیگر وحدت اسلامی است که بین شیعه و سنی مطرح است. همچنین اتحاد ادیانی بین ادیان توحیدی و پیروان پیامبران اولوالعزم به سبب نقطه اشتراکی که دارند، مطرح است.
اتحاد انسانی نیز یکی دیگر از لایه های وحدت استو در نهایت لایه پنجم وحدت در جهان، اتحاد اقتضایی است، بدین معنی که گاهی اوقات لازم است دشمنان با هم اتحاد داشته باشند.
قرآن کریم و کتاب واحد میتواند مبنای وحدت باشد. که سه وجه دارد. نخست، آیاتی که دعوت به وحدت میکنند، دوم، اصلاً نفس داشتن کتاب واحد خود وحدت آفرین هست و سوم احکامی که در آیات وجود دارد و ما را به مناسک و باورهای مشترک سوق میدهد.
امر دیگر پیامبر واحد هست. ما افتخار میکنیم. که از یک پیامبر هستیم و نقاط مشترک فراوانی از احادیث پیامبر (ص) داریم. بسیاری از علمای ما سعی کردند که فقه تقریب محورو اشتراکی تألیف کنند و ابعاد مشترک مذاهب اسلامی را برجسته کنند، بنابراین پیامبر محور وحدت هستند و احادیثی که از ایشان نقل شده میتواند ما را به یک جبهه واحد سوق بدهد.
شخص امام علی (ع)، برای هر دو مذهب قابل احترام هست. شیعیان امام (ع) را به عنوان امام و خلیفه رسول خدا (ص) میدانیم. اهل سنت نیز حب امیرالمومنین (ع) را دارند و ایشان را به عنوان شخصیتی که سخنش حجت است و در شرع مرجعیت دارد، میشناسند.
مبنای دیگر وحدت در جامعه اسلامی استضعاف اشخاص است بسیاری از انسانها در یک لایه و رده نیستد و برخیها استضعاف فکری دارند، یعنی ما نباید به این خاطر که شخصی شیعه نیست، با او برخورد کنیم، شاید توان فکری این شخص در همین حد است، شاید بررسی کرده و به چنین نتیجهای رسیده و یا شاید در فضای رسانهای وحشتناک دنیا و با تبلیغات وسیع علیه شیعه و سنی و عقایدشان، مستضعف است. چنین شخصی در جنگ تبلیغاتی نامتوازنی که نه شیعه را قبول دارد و نه سنی، قربانی عدم آگاهی است و نادانسته عمل میکند. و من و شما به عنوان شیعه باید حواسم باشد که اگر کسی شیعه نبود و طرفدار مکتبی از مکاتب غیر شیعه بود، با احترام برخورد کنیم، روی نقاط مشترک پافشاری کنیم و نه نقاط اختلافی
وقتی شیعه و سنی میبینند که سیلی خروشان در راه است و هم شیعه و هم سنی را نابود خواهد کرد، صیانت از ذات به ما حکم میکند که دست در دست هم گذاشته و در مقابل دشمن واحد و جریان خبیثی که جان و مال و ناموس مردم را نشانه گرفته، بایستیم.
وی در پایان عنوان کرد: رویکر ما به وحدت نه تذریب و نه تخریب، بلکه تقریب هست، تذریب به معنی آن است که ما به خاطر دیگران از عقاید خودمان کوتاه آمده و به نوعی در فرقههای دیگر ذوب شویم. و در عین حال دوست نداریم که آنها نیز از عقایدشان بر اساس مصالح و یا تهدید و… کوتاه بیایند. بلکه باید بر اساس منطق، عقل و تحقیق، به سمت حق گرایش پیدا کرد.
رویکرد تخریب نیز مورد پسند ما نیست، تخریب به معنی خراب کردن، توهین کردن و لعن کردن، این رویکرد شیعه امریکایی و انگلیسی است که متأسفانه تخریبی دارند پیش میروند.
تقریب به معنی گرد آمدن مسلمین حول محورهای اشتراکی در اسلام. نزدیک شدن شیعه و سنی براساس مؤلفههای متکثر و زندگی مسالمت آمیز و عدم تخاصم است.
منبع- دفتر مطالعات معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی/ دیدراه شماره 6
خبرگزاری مهر، قالب: گفتگو (22/7/1401)
نظر شما :