توسعه استارتاپ های با توجه به اشتراکات فرهنگی با سایر کشورها
دکتر اردشیر گراوند؛ فعال اجتماعی

وظیفه دولتها و مخصوصا حاکمیت است که برای کلیه کسب و کارها «امنیتی فراگیر» ایجاد کند. در این صورت است که این فعالیتها علاوه بر داشتن تداوم، فعالیت جدید نیز ایجاد میکنند. در اکثر دولتهای موفق، سیاست خارجه بر توسعه اشتغال، سلامت و امنیت قرار دارد. نسل قدیم که ساختار ذهنیاش درباره کسب و کار بر اساس کشاورزی و صنعت شکل گرفته، درک درستی نسبت به کسب و کارهای استارتآپی ندارد و به سختی قادر به تطبیق این دو موضوع هستند بنابراین اولین مساله درباره استارتآپها فهم کردن آنهاست.
«مدل کسب و کار» نیز از نکات مهم درباره استارتآپهاست.استارتآپها بر یک پلتفورم استوار هستند که نیازمند تامین زیرساختهای انفورماتیک است، درست است که جوانان ما با امکانات کم نیز میسازند، اما زیرساختهای انفورماتیک ما در حال حاضر جوابگوی نیازها نیست، در حدی که بتوانیم حداقل کشورهای اطراف خودمان را تحت تاثیر قرار بدهیم. استارتآپها میتوانند در زمینه فیلم، موسیقی و... در کشورهای همزبان و کشورهایی که دارای اشتراکات فرهنگی با ما هستند توسعه پیدا کنند، اما سیاست خارجی و زیرساختهای انفورماتیک ما قابلیت این توسعه را ندارد. سیاست خارجی ما برای توسعه کسب و کارهای انفورماتیک برنامهریزی نشده است، به همین خاطر از نظر من دو مساله وجود دارد که از دلایل اصلی مهاجرت جوانان با استعداد میشود، اولین مساله تنگنظریاست، مثلا برای ما سخت است قبول کنیم استارتآپهایی مثل شبکه سینمای خانگی VOD ها و... به ثروتآفرینی رسیده و موفقیتهای بزرگ مالی به دست آوردهاند، این به خاطر تنگنظری و محدودیت ذهنی ماست که ریشه در نبود گردش نخبگانی در مدیریت کشور دارد. مساله دوم نفوذ مسائل حاشیهای در تمام سطوح مختلف از جمله اقتصاد، فرهنگ، اخلاق، خانواده و... است که توجهها را نسبت به توسعه همین موارد محدود کرده است. متاسفانه برخی تنها به همفکران و همراهان خود توجه دارند و به مخالفین تفکر خود التفاتی ندارند، در حالیکه مسائل فرهنگی و اقتصادی که باعث پیشرفت کشور میشود به هیچ عنوان نباید آلوده به نگاههای حاشیهای شود. طبق گزارش اخیر مرکز پایش مهاجرت، آمار مهاجرتها ۱۸ برابر افزایش پیدا کرده است، جدا از اینکه افراد بسیار دیگری نیز سودای مهاجرت دارند، اما توان و امکانات این کار را ندارند. ظرفیت مهاجرت در کشور ما بسیار بالاست، ناامنی در حوزه کسب و کار خود بزرگترین دلیل مهاجرتهاست، حتی تصور ناامنی ایجاد شده از خود ناامنی برای ایجاد انگیزه مهاجرت بیشتر و موثرتر بوده است. اگر فرزندمان در کشور خودمان باشند میتوانیم آنها را هدایت کنیم، اگر به کشور دیگری بروند مجبورند به خواست و شیوه آنها کار و فعالیت کنند، که در این صورت به یک فرد دیگری تبدیل میشوند.
سرمایه اصلی ما همین جوانانی هستند که در قسمتهای مختلفی مثل استارتآپها فعالیت میکنند، سرمایه بسیاری خرج میشود تا یک فرد به مراحل حرفهای در یک کار برسد و توان ارائه محصول را پیدا میکند، حالا اگر مانع پیشرفت آنها بشویم و بر سر راه آنها سنگاندازی کنیم، این افراد توان حرفهای و محصول خود را در کشور دیگری ارائه خواهند داد و این یک ضرر بزرگ و از دست دادن سرمایه برای کشور محسوب میشود.
یکی دیگر از مسائلی که میتواند مانع مهاجرتها باشد، «تامین ضرورتهای زندگی» جوانان مثل توسعه و تنوع در اشتغال، کفایت در درآمد و مدیریت هزینه آنهاست .دولت باید این استارتآپ که حالا به بازدهی رسیده و مخارج بسیاری را نیز پرداخت کرده را حمایت کند، در غیر این صورت او مهاجرت خواهد کرد و سرمایه خود را از کشور خارج میکند، این یعنی وارد کردن ضرر به اقتصاد و فرهنگ کشور که دولتها مسئول آن هستند. طبق تجربه باید گفت که سیستم اداری کشور برای توسعه اشتغال طراحی نشده است.
منبع- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی/ دیدراه شماره 5
همشهریآنلاین، قالب: گفتوگو (5/6/1401)
نظر شما :