دیدراه شماره ۴
اصل و لازمه فعالیت فرهنگی و تشکلهای دانشجویی؛ ارتباط است
حجت الاسلام مهدی عباسی مهر؛ مدیرکل سیاسی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها

جنبشهای دانشجویی طی چهار دهه اخیر همواره فراز و نشیبهای زیادی را به خود دیدهاند؛ گاهی نقش آفرینی دانشجویان در عرصههای مختلف تصمیم گیری دولت مؤثر بوده و گاهی با شکست مواجه بوده و در هر حالت این حضور و فعالیت دانشجویان است که میتواند کورسوی امید را همواره برای بهبود شرایط، زنده نگه دارد.
اما طی سالهای گذشته و خصوصاً با ظهور ویروس منحوس کرونا، عرصه بر تشکلهای دانشجویی تنگ و تنگتر شد به طوری که عموم تشکلهای تازه تأسیس که هنوز نتوانسته بودند آن طور که باید روی پای خود بایستند به کلی منحل شدند.
عدم حضور دانشجویان در دانشگاهها باعث شد تشکلها نخستین گام ادامه فعالیت خود یعنی جذب نیرو را از دست بدهند و به این ترتیب میتوان روزهای سختی را برای آینده جنبش دانشجویی متصور شد. جدای از کرونا که نقش مستقیم در کاهش فعالیت تشکلها داشته است، طی سالیان اخیر حضور دانشجویان در جامعه کمرنگتر شده است به طوری که تأثیرگذاری این قشر را میتوان در پایینترین حد ممکن تصور کرد.
اصل و لازمه فعالیت فرهنگی و تشکل های دانشجویی؛ ارتباط است. یعنی ارتباط دانشجویان با یکدیگر که به تبع آن فرایند جذب،آموزش و تقویت بدنه تشکیلاتی تشکل ها صورت می گیرد.اگر فکر اساسی برای حل این ضعف اندیشیده نشود، می تواند ضربه های جبران ناپذیری به تشکل های دانشجویی وارد کند.
از این نگاه می توان گفت کرونا آسیب جدی به تشکل های دانشجویی وارد کرد و آن این بود که با غیر حضوری شدن فرایند آموزش در دانشگاه ها، فرصت ارتباط حضوری دانشجویان با یکدیگر گرفته شد و در طول چند ترم نسلی از دانشجویان وارد دانشگاه ها شدند که نتوانستند تشکلها و گروههای فعال فرهنگی را بشناسند. از این منظر تشکل ها دچار ضعف شدند. در این دوره، دانشجویان شرایطی فراهم کردند که بتوانند یک زیست حداقلی دانشجویی را در شرایط کرونا فراهم کنند و از ابزارهای نوین بستر فضای مجازی، امکانی برای رساندن صدای خود به گوش مخاطب و دانشجویان فراهم کنند. از این زاویه کرونا تبدیل به یک فرصت شد چرا که نسبت به گذشته اهتمام دانشجویان برای استفاده از بستر های نوین برای ارتباط با مخاطب و بدنه تشکیلاتی جدی تر شد و ازاین ابزار بیشتر از گذشته استفاده کردند .فضای مجازی که تا قبل از کرونا صرفا آن را به عنوان یک ابزار فوق برنامه می دیدیم در دوره کرونا تبدیل به یک ضرورت شد تا جایی که در این دوره شاهد بودیم که حتی انتخابات تشکل ها نیز در بستر فضای مجازی برگزار شد. هرچند این بستر فضای مجازی و ارتباطات غیر حضوری جذابیت های فضای حضوری را نداشت اما در بسیاری جاها توانست به تشکل ها کمک کند از جمله در کاهش هزینه ها، افزایش سرعت برگزاری برنامه ها و... پس از این زاویه می توان کرونا را نوعی فرصت برای تشکل های دانشجویی دانست.
چیزی که باعث تقویت و رونق یک تشکل می شود، ارتباط مستقیم و دوسویه و تداوم آن میان اعضای تشکل با یکدیگر و همچنین خود تشکل با بدنه دانشجویی است.
قطعا اگر در فعالیت برگزاری برنامه بصورت مجازی بتوانیم مخاطبی را پای برنامه بیاوریم اینها صرفا در لایه یک مخاطب می مانند اما اگر قرار باشد این مخاطب به یک فعال تشکلی تبدیل شود و بعدا بیاید و در این تشکل رشد پیدا کند، باید یک مسیری را طی کند که نیازمند ارتباطات حضوری است.
اما یکی دیگر از نقاط قوت دوران کرونا، این بود که جریان های دانشجویی بیش از پیش به ظرفیت رسانه برای ارتباط با مخاطب ایمان آوردند و مهارت های استفاده از رسانه را بیشتر مورد توجه قرار دادند. از این جنس خروجی رسانه ای تشکل های دانشجویی نسبت به گذشته در این دوره بسیار بهتر بود و دانشجویان، هم رسانه را بهتر درک کردند و هم الزامات استفاده از آن را بهتر متوجه شدند.
ما با نسلی روبرو هستیم که مدت مدیدی را در مدرسه گذرانده اند. و از این رو بسیاری از الزامات و حداقل های فعالیت درون دانشگاه را نیاموخته اند. بر همین اساس، پرداختن به مهارت های زندگی فردی و اجتماعی و همچنین نیازهای اولیه یک دانشجو را باید در دستور کار قرار داد. ما باید دو قدم عقب تر برویم و یکسری پیش فرض ها را در مخاطب خود اصلاح کنیم و پس از آموزش و اصلاح حداقل ها، سنگ بنای تقویت و آموزش و انتقال مفاهیم تشکیلاتی و مباحث بعدی را به مخاطب منتقل کنیم. این دو محور،لازم و ملزوم یکدیگرند هم از منظر مخاطب و هم از منظر تشکل ها. این غیر از آموزش و برگزاری دوره ها و ارتباطات موثر و حضور فعال در جشن ورودی های جدید و معرفی تشکل و گروه و مجموعه فرهنگی امکانپذیر نیست.
راه دوم نیز به نوعی میدان داری فعالان تشکل ها در فضای دانشگاه و حضور در صحنه است. اگر حضور میدانی داشته باشند و بتوانند حرف و استدلال خود را به گوش مخاطب برسانند طبعا مخاطب تحت تاثیر حرفهای آنان قرار می گیرد. به عبارتی فعالان دانشجویی باید در جریان اولویت ها ونیازهای امروز جامعه دانشگاهی کشور باشند، در جریان اولویتهای امروز جامعه ایران و همچنین سیاستها و اولویتهای انقلاب اسلامی باشد. جریان دانشجویی اگربتواند این سه را در کنار هم ببیند و برای آن برنامه ریزی کند طبعا می تواند به بخشی از آن نیازها و اولویت هایی که دانشجویان به دنیال آن هستند برسد.
منبع- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی/ دیدراه شماره 4
مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی نهاد
نظر شما :