دیدراه شماره ۴
دانشبنیانهای ما فناوریهایی تولید میکنند که در کشورمان مشتری ندارد

به تحلیل و برداشت دکتر روح الله دهقانی فیروزآبادی؛ رییس جهاد دانشگاهی کشورمان از شرکتهای دانشبنیان اسمی و غیراسمی پر شده است البته زیاد به کلمه اسمی اعتقاد ندارم، چرا که تعداد زیادی شرکت دانشبنیان در حال تولید فناوری هستند و شاید عنوان دانشبنیانی هم نداشته باشند.
زنجیره تولید ارزش و ثروت در جامعه شامل اندیشه، دانش، فناوری، نوآوری، تجاریسازی و تولید و بازار است. حالا اینجا اگر به زنجیره مابین تبدیل فناوری به نوآوری طراحی و فکری نداشته باشیم با مشکل مواجه میشویم چرا که در این مرحله دانشمندانی (فارغ التحصیلان دانشگاهی) تربیت کردهایم که در شرکتهای دانشبنیان و فناور در حال تولید فناوری هستند اما در همین جا، درجا میزنند. چراکه فناوریهای تولیدی آنها باید برای استفاده، تبدیل به نوآوری شود و به دلیل همین مشکل، اتفاقی مانند آنچه که درحال رخ دادن است، خواهد افتاد؛ به طوری که حالا نه مهاجرت نخبگان بلکه با معضل مهاجرت شرکتهای دانش بنیان روبرو شدهایم!
در حال حاضر کشوری مانند امارات 100 هزار ویزای طلایی به فناوران میدهد و ترکیه و کشورهای دورتر، جوانان ما را جذب میکنند؛ سالهای پیش هنگامی که یک جوان نخبه، تحصیلات خود را به پایان میرساند، به یکی از کشورهای پیشرفته مهاجرت میکرد و ممکن بود در این بین چند دوست خود را نیز برای مهاجرت تشویق کند اما هم اکنون یک شرکت دانشبنیان به ترکیه یا امارات مهاجرت میکند و این مسأله بسیار جای تامل دارد چراکه ممکن است شرکتهای دانشبنیان دیگر را تشویق به مهاجرت کند. علت بروز مساله خروج شرکت دانش بنیان مشخص است چراکه دانشبنیانهای ما فناوریهایی تولید میکنند که در کشورمان مشتری ندارد.
در حال حاضر اگر حواسمان به این خانه خالی که همان اتصال فناوری به نوآوری است، نباشد و پیش از این که این خانه خالی را پر کنیم(عدم اتصال فناوری و نوآوری) با افزایش و توسعه شرکتهای دانشبنیان در واقع آب در آسیاب دشمن ریختهایم.
به تحلیل و برداشت دکتر علیرضا کلاهی؛ عضو کمیته سرمایهگذاری صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر سرو و فعال استارتاپی موضوع مهاجرت استارتاپها در امتداد پدیده مهاجرت یا خروج مغزها است که یک بخش آن اجتماعی و یک بخش آن اقتصادی است؛ اینکه از مهاجرت مغزها به مهاجرت شرکتها و استارتاپها رسیدهایم، بسیار پدیده خطرناکی است ضمن آنکه این یک مسئله چندوجهی است. ما حتی اگر فاکتورهایی مثل ناهنجاریهای اجتماعی را درنظر بگیریم خود آن انگیزهای برای مهاجرت است.
اکوسیستم استارتاپی ایران با تشکیل یکسری VCهای (سرمایهگذاری خطرپذیر) موفق، آغاز به کار کرده و یک هیجانی را ایجاد کرد که نه تنها جلوی خروج افراد کارآفرین و نخبه را گرفت بلکه بسیاری از نخبگان ایرانی به ایران بازگشتند و در همین سازمانها مشغول به کار و فعالیت شدند چرا که هم یک فرصت رشد فردی خیلی خوب و هم یک فرصت رشد اقتصادی را مشاهده میکردند.
بسیاری از استارتاپها در آغاز، فقط به دلایل اقتصادی کار خود را شروع میکنند و از یکجایی به بعد با خلق یکسری سازمانهای ارزشمند، بزرگ و معروف به دنبال موفقیت و ارضا شدن فردی و شخصیتی هستند. یکی از موضوعات مهمی که این روند را متوقف کرد، ایجاد برخی مزاحمتها برای استارتاپها به ویژه متوقف کردن ورود استارتاپهای بزرگ به بورس است.
در هر صورت، رشد و انگیزه جوانان نخبه ایرانی برای ایجاد شرکتهای دانش بنیان نیاز به سرمایه دارد و سرمایهگذار برای ورود به این حوزهها نیاز به انگیزه دارد. اگر به پرچمداران استارتاپی خودمان با ارزشگذاریهای منطقی توجه کنیم، یکی از شرکتهای معروف تاکسیرانی اینترنتی یا یکی از شرکتهای معروف فروش محصولات، باید به ارزش 2 تا 3 میلیارد دلار عرضه شوند؛ اگر این شرکتها به بورس آمده و به این اعداد برسند جامعه سرمایهگذاری ایران نشان میدهد که موفقیت صرفاً در فولاد، پتروشیمی و معدن نیست بلکه در حوزه شرکتهای دانشبنیان نیز میتوان به اعداد قابل توجه رسید.
به احتمال زیاد در این صورت روند ورود سرمایهگذاری داخلی به حوزه استارتاپی شروع میشود. بحثی که مبنی بر اقتصاد "ملکبنیان" میکنیم، یک واقعیت است؛ نسبت کل ارزش املاک و مستغلات به تولید ناخالص ملی 6 به یک است و در آمریکا در محدوده 2 به یک است و این به ما نشان میدهد که سرمایه در کشورمان وجود دارد اما بخش خصوصی و افراد سرمایهدار ایران خیلی جای امن و مولدی برای سرمایه خود نمیبینند و برای همین سرمایه خود را به یک بخش سنتی و غیرمولد به نام "ملک" بردند و تمام سرمایههای مملکت، در آنجا قفل شده است.
به تحلیل و برداشت دکتر پرویز کرمی؛ مشاور معاون علمی و فناوری ریاستجمهوری مهاجرت شرکتهای دانشبنیان و استارتآپ همهگیر نیست و اصلاً واقعیت ندارد! البته ممکن است چند شرکت مهاجرت کرده باشند و ما منکر آن نیستیم.
اگر همه ما یعنی کشور، دولت، نهادهای حاکمیتی و حتی مردم در این موضوع کمک نکنیم، چیزی بهاسم همهگیری یا اپیدمی مهاجرت نداریم البته ممکن است اتفاق بیفتد. ما حتی در موضوع مهاجرت مغزها نیز دچار غلو هستیم؛ در موضوع مهاجرت مغزها به استناد آمار رصدخانه ملی مهاجرت ایران، رتبه ما در بحث مهاجرفرستی20 بوده است که خیلی از کشورهای دیگر جلوتر از ما بودهاند. مهاجرت یک بحث عمومی و بینالمللی است؛ علت فضاسازیهای رسانهای در موضوع مهاجرت این است که میخواهند ایران را در موضوعات مختلف زمین بزنند و به همین خاطر آمار غیرواقعی ارائه میکنند؛ شما اگر در گوگل جستوجو کنید مشاهده میکنید که ایران جزو 10 کشور مهاجرفرست است.اما در کشور رصدخانه مهاجرت ایران را داریم و طبق آمار آن، رتبه ایران در بحث مهاجرت هیچگاه زیر 20 نبوده است اما در آمارهای غیرواقعی بهدروغ مشاهده میکنیم که ایران را در موضوع مهاجرت، کشور اول یا دوم معرفی میکنند.
واقعیت یک آینده روشن و امیدوارکننده است اما تبلوری که رسانههای غربی انجام میدهند، تبلورهای منفی است و ما و شما باید با این موضوع مقابله کنیم.
منبع- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی/ دیدراه 4
خبرگزاری تسنیم
نظر شما :