تجربهخوانی (۱) با پیشکسوت فرهنگی "دکترمرتضی تهامی"(معاون سابق فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم)
محور تبیین مسائل انقلاب و مسائل آموزشی به عنوان یک برنامه کلیدی جهاد بود
راوی تجربه؛ دکتر مرتضی تهامی

کارگاه تجربهخوانی(1)
عنوان کارگاه: تجربهخوانی با پیشکسوت فرهنگی "دکترمرتضی تهامی" (معاون سابق فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم)
تاریخ: 10 خرداد ماه 1401
مکان: سالن شهید صبوری معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی
مرتضی تهامی؛دکترای تخصصی فرهنگ و زبانهای باستان ایران، تجربه معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد تربیت معلم (81-1369) و (تجربه مسئول امور فرهنگی نهاد نمایندگی ولی فقیه، مسئول روابط عمومی، مدیر امور فرهنگی و فوق برنامه، مدیرگروه دانشجویان شاهد و ایثارگر، معاون فرهنگی، سرپرست معاونت دانشجویی، عضو کمیته سیاستگذاری فرهنگی، عضو کمیته ناظر بر نشریات دانشجویی، عضو هیات امنا دانشگاه تربیت معلم) و تجربه عضویت کمیته حمایت و نظارت بر انجمنهای اسلامی، عضو شورای مرکزی انتشارات جهاد دانشگاهی، عضو کارگروه مقررات آموزشی وزارت علوم و تحقیقات و فناوری، مدرسی تاریخ ایران از ایلامیها تا پایان هخامنشی، زبان و خطوط ایران باستان، تاریخ ملل قدیم شرق، مبانی تاریخ اجتماعی ایران و تجربه مسئولیت هدایت تعدادی قابل توجه از پایان نامههای دانشجویی، انتشار کتاب و مقالات علمی در فصلنامههای معتبر را داراست.
رکن اصلی فعالیتهای فرهنگی دانشگاهها ،جهاد دانشگاهی بود و برنامهریزی و هدایت امور در اختیار جهاد بود البته زیر نظر دفتر نهاد نمایندگی و با هماهنگی رئیس دانشگاه، این فعالیتها انجام میشد.
آن موقع حاکمیت ارزشهای انقلاب کاملا در دانشگاه مشهود بود و برای معلمی و تربیت معلم، ارزش والایی درنظر بود. دانشجوهایی هم که آنجا بودند دانشجوهای معتقد، باورمند و کمتر به لحاظ فکری با دانشجویان مشکل و مسالهای داشتیم ولی الان اینگونه نیست. ما با همفکری سعی میکردیم که برای تبیین ارزشهای انقلاب و اندیشههای حضرت امام(ره) و معارف اسلامیدر حد توانمان تلاش کنیم یعنی این کار به عنوان محور اصلی بود و تلاش میکردیم.
نسل فعلی نسلی است که به هدایت، نظارت و توضیح و تبیین مسائل مختلف نیاز دارد در آن دوران ها جهاد به طور مستمر جلسات هماهنگی با دانشگاه داشت. علاوه بر این، جلسات مسئولین بخش فرهنگی دانشگاهها مرتب دو ماه یکبار، سه ماه یکبار در سطح کشور برگزار میشد. یعنی جلسات در سطح استان و کشوری و به صورت برنامههای مشترک انجام میشد مثلا میگفتند مسابقات قرآن کریم به عهده تربیت معلم است از توان و امکانات سایر دانشگاههای دیگر استفاده میکردیم این برنامه را برگزار میکردیم. این خیلی خوب بود در انتقال تجربیات و استفاده از توان همدیگر و شکل گیری فرهنگ کتار جمعی.
گفتنی است آن زمان دو گروه جامعه روحانیت و روحانیون مطرح بود و تفکری یکی معروف بود به اندیشه راست و دیگری اندیشه چپ. از هر دو گروه در دانشگاه دعوت میشد و حضور می یافتند دانشجوها هم دانشجوهایی همفکر و همراه بودند. یعنی آن دانشجوی پیرو خط امام که میگفتند دانشجو پیشرو است، دانشجوی در راس حرکت، در مبارزه و دفاع از انقلاب اسلامی به تمام معنا ، واقعا میدیدیم.
یکی از برنامههایی که در دانشگاه خیلی محوری و کلیدی بود اردوهای پیش دانشگاهی بود الان میگویند اردوهای آشنایی دانشجویان جدید الورود. مساله محوری آن این بود که ما مسائل انقلاب فرهنگی، دانشگاه و نقش دانشگاه را برای دانشجوها بیان کنیم در کنار آن مسائل آموزشی، تحصیلی و رشتهای. همه روسای دانشکدهها و افراد هم حاضر بودند یعنی محور تبیین مسائل انقلاب و مسائل آموزشی جهاد بود این به عنوان یک برنامه کلیدی بود. در کنار آن، اردوهای عقیدتی سیاسی تابستان بود. این اردوهای عقیدتی سیاسی تابستانه با محوریت این بود که اندیشههای شهید مطهری تبیین شود. این مساله بسیار کلیدی است و ده تا پانزده روز مسائل آموزشی داشتیم و کنار آن هم برنامه های فوق برنامه مثل کوهنوردی و کوه پیمایی. از دل این برنامه شاخص، یکسری نیروها را هم شناسایی میکردیم و اینها بعد به عنوان عضو جهاد میآمدند با ما همکاری میکردند که جای آن الان خالی است.
از نکاتی که بچههای جهاد ما به ویژه آن موقع دنبال می کردند که به نتیجه نرسید! سیستم آموزشی را تلفیقی از حوزه و دانشگاه داشته باشیم. ما در این اردوهای عقیدتی کتابهای شهید مطهری را به شکل مباحثه میخواندیم یعنی با هم مینشستیم هر گروه 6-5 نفره یک سرگروه داشت بحث میکردیم اگر سوالی برایمان مطرح بود بعد استادی دعوت میشد میآمد این سوالات را پاسخ میداد .
تا آن موقع همه برنامههای جهاد از طریق دانشگاه تامین می شد. یعنی محور جهاد بود از پول دانشگاه استفاده میشد ولی به مرور زمان دانشگاه و وزارت خانه در حوزه فرهنگی سعی کرد که نقش آفرینی کند. این نقش آفرینیاش باعث شد که ابتکار و نوآوری که جهاد داشت چون هم جنبههای قانونی و تشکیلات سازمانی و هم جنبههای مالی بیشتری داشتند در اختیار گرفته شود .
آن زمان دانشجوها خود به خود نسبت به انقلاب، ارزشها و مسائل معارف قرآن و نهج البلاغه علاقه نشان میدادند می آمدند. در جهاد کانون تئاتر داشتیم کلاسهای آموزشی داشتیم از خطاطی بگیرید تا کلاسهای آموزش قرآن و نهج البلاغه. دانشجوها آن موقع انگیزههای معنوی و ارزشی شان قوی بود. کمتر تحت تاثیر جریانات بیرون و به ویژه خارج از کشور قرار میگرفتند. الان این موبایل و اینترنت که آمده جریان فکری را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. همه قسمتهایی که جهاد داشت از کلاس سطح ساده تا موارد بالاتر همه به وسیله دانشجوها بود یعنی هم نقش داشتند، همه حضور داشتند و مسالهای به نام پول و ... نیست و نبود ولی شما الان که میآیید میخواهید سخنران دعوت کنید اولین مسالهاش مساله مالی است.
امروز در بحث مسائل فرهنگی باید به مسائل پاسخهای نو بدهیم. ما پاسخ متناسب با زمان را برای جوانها، نتوانستیم تدوین بکنیم. جای کسی مثل شهید مطهری بزرگوار خالی است شهید مطهری میبینید کتابها و نوشتههایش به گونه ای است که پاسخ میدهد به مسائل فکری زمان، و این الان جایش در بحث ما ضعیف است.
این که جهاد مرکز نظرسنجی دارد خیلی میتواند موفق باشد در ریشه یابی معضلات فکری و فرهنگی دانشجویان. جهاد یک کار دیگر هم که انجام داد مناظرات دانشجویی است از مناظرات دانشجویی، استقبال گسترده نیست هنر در بحث فرهنگی ما ضعیف است. شما یک تئاتر میگذارید ، یک فیلم می گذارید خوب باشد استقبال میکنند امروز جای آن هنر فاخر، هنر متعهد، خالی است.
آن موقع اگر دانشجویان همراه بودند چند دلیل داشت؛ یکی خود جو و فضای پیروزی انقلاب اسلامیکه هنوز حاکم بود دوم بحث جنگ تحمیلی. انقلاب را که انجام دادیم ارزشهای انقلاب به مرور زمان که آمد متاسفانه بین گفتار با رفتار فاصله افتاد تا افراد احساس کردند به آن چیزیکه گفتیم عمل نکردیم.
درست است برنامههایی اجرا میکردیم ولی در آن آینده نگری نبود. دانشجو اگر احساس کند منی که دارم صحبت میکنم در گفتارم، رفتارم و منشم صداقت هست جذب میشود.الان نیاز است به داخل دانشجویان برویم بنشینیم و صحبت کنیم.
واقعا ما روی این فکر نکردیم چه پیامی را باید به افراد بدهیم و مخاطب ما چه کسی است نیازش چیست و انتقال دهنده پیام آن چه کسی باشد الان یکی از مشکلات مهم ما این است که شیوه انتقال چه است؟ همه میگویند قرآن خوب است معارف خوب است و... خیلی خوب همه اینها خوب است به چه شیوهای من این را منتقل کنم کلاس بگذارم گفتگو بگذارم تئاتر بگذارم موسیقی بگذارم اردو ببرم مناظره بگذارم؟ شیوه خیلی مهم است کسانی بتوانند روی این شیوهها کار بکنند که هم پیام متناسب و هم متناسب با شناخت مخاطب باشد. اعتقادم این است که آنهایی که کار فرهنگی میکنند باید نیروهای متدین، انقلابی، ارزش مدار باشند ولی در برخورد با مخاطب باید خیلی باز و با تساهل باشند که بتوانند جذب بکنند. البته باید اعتراف کرد فرهنگ از آن حوزهها است که همه خودشان را صاحب نظر میدانند و ورود میکنند و این خودش یک معضلی است.
نظر شما :