دیدراه شماره ۳

تاثیر مطالعات میان رشته‌ای در تولید علوم انسانی مؤثر

گری کارل (محمد) لگنهازن؛ موسس انجمن مسلمان دانشگاه تگزاس استاد مؤسسه امام خمینی(ره)
۰۴ تیر ۱۴۰۱ | ۱۱:۲۴ کد : ۴۸۷۳۴ رصد و دیدراه دیدراه شماره ۳
موضوع ارتباط تعلیمات اسلام با علوم جدید به طور کلی و مخصوصاً علوم انسانی خیلی مورد توجه علامه مصباح یزدی بود. علامه مصباح ، نقد خود برعلوم جدید را درباره داده‌هایی که آن‌ها جمع‌آوری کردند، نمی‌دانست. بحث درباره ارزش‌هایی است که پشت تنظیمات این علوم هست.
تاثیر مطالعات میان رشته‌ای در تولید علوم انسانی مؤثر

 

موضوع ارتباط تعلیمات اسلام با علوم جدید به طور کلی و مخصوصاً علوم انسانی خیلی مورد توجه علامه مصباح یزدی بود. علامه مصباح ، نقد خود برعلوم جدید را درباره داده‌هایی که آن‌ها جمع‌آوری کردند، نمی‌دانست. بحث درباره ارزش‌هایی است که پشت تنظیمات این علوم هست. یعنی هر علمی چه فیزیک چه روان شناسی و… که ما در نظر می‌گیریم، از نظریه‌های مختلف تشکیل می‌شود این نظریه‌ها صرفاً بازخواندن آن داده‌ها که جمع کردند نیست سعی می‌کنند یک نظریه درست کنند؛ که در بافت این نظریه‌ها ارزش‌ها هم پیدا می‌شود. وقتی که ما این علم را می‌خوانیم گاهی اوقات صریحاً نویسنده‌ها چیزهای خلاف اعتقادات دینی می‌گویند. ایشان تأکید داشت که در علوم انسانی اهمیت ارزش‌ها بیشتر پیدا می‌شود.
بحث درباره اسلامی سازی علوم به طور کلی در میان مسلمانان در جاهای مختلف شروع شد در نیمه دوم قرن بیستم، یعنی قبل از آن بحثی درباره اسلام سازی علوم نبود. ولی بعد از جنگ جهانی دوم می‌بینیم که هم در مالزی هم در فلسطین هم در ایران چند جایی هم در آمریکا در میان مسلمانان چند جایی گفتند که این علوم‌های جدید پیش فرض‌هایی دارد که با تعلیمات که در دین هستند، همراه نیست. اما باید به این موضوع توجه داشته باشیم که بدون توجه به تعلیماتی که در دین پیدا می‌شود، نمی‌توان اسلامی سازی را دنبال کرد برنامه اسلامی سازی علوم می‌گوید، حقیقت طبیعی سازگار است با تعلیماتی که خدا در دین به ما داده است.
ارتباط این دو با یکدیگر متقابل هست..من بنظرم در رابطه با این ارتباط باید به نظر علامه مصباح رجوع کنیم که، می‌گفتند در علوم انسانی بیشتر ارزش‌ها نقش دارند. ارزش‌ها در دیدگاه ایشان نیز همه برمی‌گردد به غایتی که ما در رسیدن به کمالات داریم. پس اگر ما می‌خواهیم در جامعه قانون وضع کنیم باید بگونه‌ای باشد که بتواند شهروندان را به کمالات برساند. در واقع اینجا نقش دین و آموزه‌های دینی را در علوم انسانی می‌بینیم. مسئله غایت در این بحث مهم و جدی می‌شود. غایت چیست؟ ما دنبال چه هستیم؟
ایشان می‌خواست یک فلسفه اسلامی کامل و نظام مند درست کند و انگیزه سیاسی اجتماعی برای اینکار نیز داشت. یعنی با رایج شدن علوم انسانی در جامعه مسلمانان همراه با این پیش فرض‌های غربی که معمولاً پیدا می‌شود؛ مردم از تعلیمات دینی دور می‌شوند. برای مثال ایشان در روانشناسی، نظریات فروید را می‌دید و شناخت داشت. البته به این باور داشت که در مقابل این روانشناسی و نظریات خوب و بد فروید در مورد دین یک روانشناسی اسلامی باید باشد تا مخاطب ببیند که بدیل آن هست و دین محکوم یک طرفه نشود. ایشان هیچ وقت نمی‌گفت که مردم نباید فروید را بخوانند و این علم را کنار بگذارند. ولی ایشان می‌خواست بگوید که ما باید چیزی مطرح بکنیم به عنوان روان شناسی اسلامی که مردم بدانند که یک بدیلی هم هست که لازم نیست که ما همه حرف‌های فروید را قبول بکنیم در عین حال که به او احترام می‌کنیم که بگوییم که ایشان سهم مهم داشت برای پیشرفت این علم ولی در آن چند چیزهایی هست که ما قبول نمی‌کنیم.
به نظر من خیلی می‌تواند مفید باشد. بخاطر اینکه به نظام‌مندی علوم باز برمی‌گردد. وقتی ما از مبانی علوم انسانی اسلامی سخن می‌گوئیم و از دیدگاه‌های علامه مصباح صحبت می‌کنیم باید پشت این تلاش‌های علمی که هست یک هماهنگی باشد تا بتوان راهی برای اسلامی سازی علوم باز کرد. متأسفانه در ایران و به طور کلی در نظام آموزشی وقتی که دانشجو درس را شروع می‌کند، حتماً آن رشته را به پایان می‌رساند. خیلی کم هستند افرادی که وسط راه اساتید به آنها بگویند که شما نمی‌توانید و باید یک رشته دیگری انتخاب کنید. در رشته‌های علوم طبیعی بیشتر سخت گیر هستند، ولی در رشته‌های دینی و علوم انسانی و فلسفی و این نوع چیزها یک کمی شل هست و بهترین دانشجویان در ایران معمولاً به رشته‌های دیگری می‌روند و این خوب نیست.
منبع- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی- دیدراه 3

خبرگزاری مهر (11/4/1401)

 


نظر شما :