دیدراه شماره ۳
باید حواسمان به آسیبی که از روی جهل یا بیسوادی به ما وارد میشود باشد
دکتر احمد قیومی؛ استاد دانشگاه

در چند سال اخیر شاهد رشد و شتاب روزافزون در فضای مجازی، رسانهها، پلتفرمها و اپلیکیشنهای پیامرسان هستیم؛ اتفاقی که شاید تا ۲۰ سال پیش تصور آن هم نمیشد. به مدد رشد و شتاب این فضا، مرزهای جغرافیایی تقریبا برداشته شده و افراد بدون هیچ واسطه با هم گفت و گو میکنند. به همین دلیل بسیاری از امور دستخوش تغییراتی شده است. در واقع باید گفت فاصلهها از بین رفته و فضای مجازی در عمق و جان مردم نفوذ کرده است.
یکی از این چالشهای اساسی، عنان گسیختگی این فضا و عدم تعریف چارچوب مشخص برای آن است و به سمت تعریف چارچوب برای آن نرفته ایم و چارچوبگذاری را سلب آزادی انسانها تلقی میکنیم، در حالی که کشورهایی که خود این فضای آزاد را ایجاد کرده اند، در چند سال اخیر سیاستهای نظارتی را بر آن اجرا کردهاند.
یکی از دلایل گریزان بودن مردم از حکمرانی فضای مجازی، سابقه اقداماتی است که توسط مسئولان انجام شده و در طی زمان در ذهن مردم باقی مانده است. مثلا با زور در پلتفرم ایرانی میروند. این ناشی از سوابق منفی قبلی در ذهن مردم است.
مقدمات حضور پررنگ در فضای مجازی و اتفاقات نوین به فضای حقیقی برمیگردد. به عبارتی درست است که در فضای مجازی، زیستی در حال رخ دادن است، اما این زیست متاثر از فضای حقیقی انسانهاست و بنابراین امری جداگانهای نیست. ما باید امر حقیقی و فیزیکی موجود را اصلاح کنیم. زیرا کسانی که چارچوب درستی دارند، ممکن است آسیب بخورند، اما اصول و اخلاقیات و چارچوبها را در فضای مجازی هم رعایت میکنند.
از جمله مزایای فضای مجازی، آشنایی ما با فرهنگهای مختلف، برقراری ارتباطات گسترده و بهرهمندی از منابع علمی و اطلاعات در اقصی نقاط جهان است؛ به ارتباطات انسانی و خانوادگی هم کمک کرده و این از فرصتهای فضای مجازی است. با این حال باید حواسمان به بعد دوم قضیه یعنی چالشهای فضای مجازی نیز باشد.
از جمله این چالشها، کمرنگتر شدن فضای روابط عاطفی میان انسانها، پرخاشگری و افت تحصیلی دانشآموزان، پایین آمدن ساعات مطالعه و مطالعه عمیق، خصوصا در میان نوجوانان و جوانان و شکلگیری شخصیت دوگانه در میان انسانهاست؛ مثلا کسی که با هویت و جنسیت دیگری در فضای مجازی حضور پیدا میکند اینها آسیب های جدی در فضای روحی و شناختی بچه ها ایجاد میکند.
اکنون سلاح یادگیری خودانگیخته در اختیار کودکان است. کاری که حکمرانی میتواند انجام دهد، تبدیل تهدیدها به فرصتهاست. در واقع باید به سمت نظاممند کردن آن فضا رفت. زیرا اینطور نیست که بتوان در این فضا هر حرف و یا کاری را بیپروا انجام داد. باید در چارچوبی قرار گرفت و بر اساس آن عمل کرد و این حق حاکمیت است. همچنین باید حواسمان به آسیبی که از روی جهل یا بیسوادی به ما وارد میشود، باشد. باید خود و کودکان را آماده کنیم و نوعی «رژیم مصرف» را به آنها آموزش دهیم. در این صورت میتوانیم جلوی ۵۰ یا ۶۰ درصد آسیبها را بگیریم.
آدمها را نمیشود قالب زد، باید آنها را آگاه کرد و کار حکمران، دادن این آگاهی هاست. در این صورت اتفاقات خوب بیشتر میافتد و انسانها با انتخاب آگاهانه خود اتفاقات خوبی را رقم میزنند.
ما شبکهای داریم که همه در آن به دنبال آزادی و تهی بودن از سانسور و کنترل هستند، اما باید یک وظیفه خانوادهها و پدر و مادرها را مکرر تذکر دهیم و آن آماده کردن فرزندان برای دنیای امروز و فعالیت در عرصه اینترنت است. هر چند این نکته به معنای این نیست که به آموزش مهارتهای پیچیده بپردازیم.
نسل ما فضای حقیقی را کاملا تجربه کرده و الان در مواردی در حال مهاجرت به فضای مجازی است. اما نسل Digi Native که از ابتدای تولد فضای مجازی را تجربه کردهاند، آموختههای قبلی را ندارند و به سئوالاتشان پاسخ ندادهایم.
منبع- دیدراه شماره 3- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی
خبرگزاری ایرنا
نظر شما :