دیدراه شماره ۳

کودکان کار مدرن و لزوم تغییر رویکرد عمومی در آموزش سواد رسانه‌ای

دکتر حورا طهرانی؛ پژوهشگر سواد رسانه‌ای
۱۲ تیر ۱۴۰۱ | ۱۴:۲۷ کد : ۴۸۱۹۱ رصد و دیدراه دیدراه شماره ۳
کودکان کار مدرن و لزوم تغییر رویکرد عمومی در آموزش سواد رسانه‌ای

بچه‌هایی که به هر دلیلی مجبور می‌شوند برای امرار معاش خودشان و خانواده‌شان کودکی‌شان را زیر پا بگذارند و مثل یک بزرگسال دغدغه به دست آوردن درآمد داشته باشند کودک کار هستند.
بچه‌هایی هم که در فضای مجازی از آن‌ها استفاده می‌شود به اختیار خودشان فعالیت ندارند چون توانایی، ابزار و پشتوانه مالی این فعالیت را ندارند و درواقع در بهترین حالت پدر و مادرها این بچه‌ها را هدایت می‌کنند که ابزاری باشند برای جلب توجه، جلب تایید، کسب شهرت و در نهایت کسب درآمد.
در این شیوه نوین نیز کودکی بچه نادیده گرفته می‌شود و به ابزاری تبدیل می‌شود برای کسب درآمد. این کودک همه کودکی‌اش را زیر پا می‌گذارد و تلاش می‌کند برای گرفتن تایید و جلب توجه و درنهایت قربانی افرادی می‌شود که از آن سوءاستفاده می‌کنند. پس این کودک کار مدرن است حالا چرا مدرن؟ چون ابزار این کودک شیشه‌پاک‌کنی و فروش فال و آدامس نیست ابزار این کودک موبایل و اینترنت است. درواقع این کودک هم ابزاری است برای کسب اعتبار و درآمد او هم مثل همان کودکی که در خیابان کار می‌کند حق کودکی کردنش سلب شده است. کودک فعال در شبکه‌های اجتماعی همان کودک کار است اما در بستر نوین و ما به این بچه‌ها می‌گوییم «کودک کار مدرن».
در ایران برای پدر و مادری که فرزندشان را زیر سنین قانونی وارد فعالیت‌های فضای مجازی می‌کند قانون بازدارنده با ضمانت اجرایی نداریم. این‌که چرا همه در مورد این کلیپی که اخیرا در فضای مجازی منتشر شد واکنش نشان دادند این است که مطالبی که از سوی این بچه‌ها مطرح شد مسائلی است که بیشتر افراد جامعه به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و مذهبی در مورد آن‌ها حساسیت دارند یعنی اگر ماجرای حضور غیرقانونی و نابهنجار کودکان در فضای مجازی را یک بیماری در نظر بگیریم، این صفحه اینستاگرام که اخیر خبرساز شد و گفته شده برخورد قضایی هم با آن‌ها می‌شود آن قسمت از بیماری است که آدم‌ها دردش را بیشتر حس می‌کنند درحالی‌که در سرتاسر فعالیت‌هایی از این دست خطر وجود دارد.
پدر و مادرها برای این‌که اعتبار کسب کنند، بیشتر دیده شوند، برای این‌که در رقابت‌های مصرف‌گرایانه امروزی عقب نمانند و با مصرف بیشتر خودشان را به طبقه بالاتر نسبت دهند بچه‌شان را وارد فعالیت‌های فضای مجازی می‌کنند. به دلیل این‌که حضور زنان در فضای مجازی کشور ما ممکن است محدودیت‌هایی داشته باشد و آن‌قدر تاثیرگذار نیست از بچه‌ها بیشتر استفاده می‌شود. حضور بچه‌ها جذابیت‌ها و شیرینی‌های خاص خود را دارد و مسلما پست‌های بچه‌ها لایک بیشتری می‌گیرد و همین به پدر و مادر اعتبار بیشتری می‌دهد و بیشتر دیده می‌شوند.
پدر و مادرهای بسیار در خصوص استفاده از فضای مجازی هم در مورد خودشان هم فرزندانشان ناآگاهند. حتی جریان‌های غالب آموزش رسانه‌ای در ایران رویکرد اشتباهی دارند. پدر و مادرها بیشتر به این سمت هدایت می‌شوند که زمان استفاده فرزندانشان را از فضای مجازی مدیریت کنند؛ این‌که فرزندشان از چه برنامه‌هایی استفاده کند، در روز چند ساعت بازی کند، با چه کسانی در ارتباط باشد، اما مهم‌تر از این‌ها چرا و چطور استفاده کردن است. اما این مورد از سوی آموزگاران و مربیان سواد رسانه تا حد زیادی مورد غفلت قرار گرفته است. آن چیزی که مهم است این است که فرزندان ما یاد بگیرند زندگی‌شان مفاهیمی مهم دارد، حفظ حریم خصوصی و امنیتشان جزو این مفاهیم بسیار مهم است و برای تحقق این‌ها باید طوری از شبکه‌ مجازی استفاده کنند که این موضاعات مهم در زندگی‌شان به خطر نیفتد. اما پدر و مادرهای ما از این موضوع آگاهی ندارند پس ما نیازمند تغییر رویکرد عمومی در آموزش سواد رسانه‌ای هستیم.
همه آموزش‌ها باید به این منتهی شود که ما نباید مصلوب‌الاختیار این ابزار شویم و اختیارمان باید در دست خودمان باشد.
فعالیت کودکان در فضای مجازی مانع رشد آن‌ها می‌شود، از طرف دیگر بچه به این نتیجه می‌رسد من باید همه وقت و انرژی منابع معنوی و مالی‌ام را خرج این بکنم خودم را در یک قاب عکس به افراد ارائه کنم و آن‌ها برای من کف بزنند یعنی پدر و مادر سدی محکم جلوی رشد و شکوفایی بچه خودشان ساخته‌اند.
تا سنین زیر ۱۵ سال باید به صورت مستقیم بر استفاده بچه‌ها از اینترنت نظارت شود در غرب هم این مسائل وجود دارد.  فشن کودکان و به طور کلی استفاده‌ ابزاری از کودکان حتما در این جوامع هم وجود دارد. ما نمی‌توانیم بگوییم اگر در غرب آگاهی‌بخشی بیشتر از اینجاست پس جرم هم کمتر است اما مشکل ما این است که ما از لحاظ قانونی از آن‌ها عقب‌تریم در بسیاری از کشورها اگر پدر و مادری صفحه‌ای عمومی داشته باشند و مدام تصویر کودکشان را به اشتراک بگذارند این قابلیت وجود دارد که از آن‌ها شکایت شود و برخورد قضایی با آن‌ها می‌شود. در مورد پورنوگرافی کودک قانون به شدت قوی عمل می‌کند اما در ایران این قوانین را نداریم یا اگر هم داریم تا به جای حادی نرسد، ضمانت اجرایی خاصی ندارد. در کشورهای پیشرفته اگر می‌بینیم جرم‌هایی از این دست کاهش می‌یابد به دلیل این است که قانون‌های دقیق‌تری وضع می‌کنند که ضمانت اجرایی بالایی دارد.
منبع- دیدراه شماره 3 دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی

همشهری آن‌لاین

 


نظر شما :