دیدراه شماره ۲

«کورمار» روایتی از بلعیدن جنین؛ هر چیزی بخواهد جلوی روند بقا را بگیرد، خلاف طبیعت است.

علیرضا میرمالک؛ نویسنده «کورمار»
۳۰ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۰:۱۵ کد : ۴۸۱۵۸ رصد و دیدراه دیدراه شماره ۲
«کورمار» روایتی از بلعیدن جنین؛ هر چیزی بخواهد جلوی روند بقا را بگیرد، خلاف طبیعت است.

من حرفه‌ام داروسازی است و از این راه ارتزاق می‌کنم. سقط جنین موضوعی بود که سال‌ها در داروخانه و کلینیک‌ها با آن مواجه بودم. موارد زیادی می‌دیدم که برای سقط جنین مراجعه می‌کردند؛ به همین دلیل تبدیل به دغدغه ذهنی‌ام شده بود. حس می‌کردم که ظرفیت داستانی در این موضوع وجود دارد و روایتی در آن هست که می‌تواند در قالب یک کار داستانی ارائه شود. طرح کتاب «کورمار» را از درون این مشاهداتی که داشتم و تجربیاتی که از دروسی که خوانده بودم، جمع آوری کردم. این طرح به مدت سه سال در پشت ذهنم بود و خدا خواست که توانستم بالاخره آن را منتشر کنم. قطعاً کار پژوهشی هم داشتم. خودم درگیر این موضوع بودم و این رمان تجربه زیسته من است. آدم‌هایی که در «کورمار» حضور دارند، آدم‌هایی هستند که مابه‌ازای آنها در جاهای مختلف زندگی من حضور دارند. هر کدام از این کاراکترها برای من ملموس است. لوکشین‌هایی که در کتاب مطرح است و اتفاقاتی که رخ داده، جزو تجربیات و مشاهداتم از این موضوع بود. مثلاً داستان پیرمردی که قرار بود بازیگر معروف شود و طی آن اتفاقاتی برایش رخ می‌دهد، از جمله افرادی است که در سینمای قبل از انقلاب مطرح بود. می‌توانم بگویم که حدود سه ماه در خلال نوشتن رمان «کورمار» نیز به پژوهش پرداختم.  علاوه بر این مشاهدات، از پایان‌نامه دوستم که در زمینه سقط جنین بود نیز استفاده کردم. این پایان‌نامه درباره داروهای ساقط‌کننده جنین نوشته شده بود. در کنار آن از چند پایان‌نامه و طرح تحقیقاتی دیگر نیز استفاده کردم. در کنار این‌ها، برای مدتی در جایی که کار می‌کردم با آدم‌هایی مواجه شدم که در پی این موضوع بودند. به همین دلیل، توانستم یک نخی بین همه این شخصیت‌ها رد کنم، آنها را به یکدیگر متصل کنم و روایت «کورمار» را شکل دهم.
این تحقیقات مربوط به اوایل سال 90 است و ممکن است امروز آمار و ارقام آن تغییر کرده باشد. در سال‌های پایانی دهه 80 و اوایل دهه 90، گفته می‌شد که ماهیانه 100-150 هزار بچه در ایران سقط می‌شود.
در حال حاضر می‌توان گفت که آمار سقط جنین در کشور بیشتر از این است. بخشی از آن به دلیل فشارهای اقتصادی است. اگر آمار غیر رسمی را بررسی کنیم، به داده‌های وحشتناک‌تری می‌رسیم. البته رسیدن به آمار کلی و کامل در این خصوص سخت است؛ چون مثلاً افرادی که در ناصر خسرو فعالیت می‌کنند، نمی‌گویند که روزی چند قرص و دارو برای این کار می‌فروشند؛ چون عمده این داروها به صورت قاچاق وارد کشور می‌شود.
درست است که به عنوان یک مسئله نکوهیده در دین ما به آن پرداخته شده، اما به هر حال این موضوع یک مسئله زیستی و اجتماعی است. در واقع سقط جنین، یک کار غیر صلاح طبیعت است. هر چیزی که بخواهد جلوی روند بقا را بگیرد، خلاف طبیعت است و طبیعت نیز با این مخالف است. عنوان اولیه که برای کتاب در نظر گرفتم، «کورمار» نبود. یک روز که مشغول تورق کتابی درباره اطلس مارهای ایران بودم، با کورمار آشنا شدم؛ ماری که بخشی از تخم‌هایش را قبل از تولد می‌خورد.
هیچ دلیلی هم برای اینکه چرا از لحاظ زیستی این کار را انجام می‌دهد، وجود ندارد. همانجا در ذهنم این جرقه خورد که کورمار می‌تواند عنوان مناسبی برای کتابم باشد. ابتدای کتاب نیز راجع به این مار توضیح دادم تا خواننده دچار سردرگمی نشود. دوست نداشتم خیلی فضا رازآلود باشد.

دیدراه 2 دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی
منبع- خبرگزاری تسنیم (29/2/1401)    

 


نظر شما :