دیدراه شماره ۱

مهاجرت معکوس؛ نخبگانی که عطای غرب را به لقای آن می‌بخشند

دکتر زهرا کلاهدوز؛ مدیر عامل شرکت دانش بنیان امین
۰۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | ۱۶:۰۱ کد : ۴۶۷۲۵ رصد و دیدراه دیدراه شماره ۱
از نظر علمی می‌توان توصیه کرد در یک مکان ساکن نشوید، تا مثل آب یک برکه گندیده نشوید. هر موقعیت و مکان جدید دارای ظرفیت و دانش جدید است که قابلیت کسب شدن را دارد. معتقدم، جابه‌جایی میان دو دانشگاه نسبت به تحصیل در یک دانشگاه بهتر است. تجربه قرار گرفتن در محیط‌های گوناگون و رصد کردن صنایع مختلف یک قابلیت جدید به حساب می‌آید. تصور می‌کنم، فعل رفتن و مهاجرت اصولاً کار بدی نیست؛ آشنایی با امکانات صنایع و علوم نوین بسیار خوب قلمداد می‌شود.
مهاجرت معکوس؛ نخبگانی که عطای غرب را به لقای آن می‌بخشند


از نظر علمی می‌توان توصیه کرد در یک مکان ساکن نشوید، تا مثل آب یک برکه گندیده نشوید. هر موقعیت و مکان جدید دارای ظرفیت و دانش جدید است که قابلیت کسب شدن را دارد. معتقدم، جابه‌جایی میان دو دانشگاه نسبت به تحصیل در یک دانشگاه بهتر است. تجربه قرار گرفتن در محیط‌های گوناگون و رصد کردن صنایع مختلف یک قابلیت جدید به حساب می‌آید. تصور می‌کنم، فعل رفتن و مهاجرت اصولاً کار بدی نیست؛ آشنایی با امکانات صنایع و علوم نوین بسیار خوب قلمداد می‌شود.
با توجه به ظرفیت‌هایی که در داخل و خارج از ایران وجود دارد، تصمیم‌گیری درباره بازگشت به وطن متفاوت خواهد بود .تصمیماتی از این دست بسیار شخصی است، بنابراین نمی‌توان در این زمینه به افراد دیگر توصیه کرد.
انگیزه‌های متعددی، ما را به ایران بازگرداند. تمام اعضای تیم ما از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های طراز اول هستند؛ این نگاه در کشور وجود دارد که تنها با مهاجرت کردن می‌توان یک کار مناسب و خوب ایجاد کرد. تعداد نیروی انسانی ایران یک ظرفیت مناسب به حساب می‌آید؛ کارآفرینی نسبت به عضو هیات علمی شدن برای من ارزش بیشتری دارد، چرا که می‌توانم تعدادی از دانشجویان فارغ‌التحصیل را در محلی با فناوری بالا به کار گیرم و از دانش و توان آنها بهره برم.
چرایی دوم درباره بازگشت به ایران ریشه در بازار بزرگ و بکر آن دارد. برخی صنایع و علوم مثل بیوتکنولوژی، پزشکی و داروسازی به سرعت روند رو به رشد خود را سپری می‌کنند که فرصت مناسب به حساب می‌آیند. این شرایط می‌تواند زمینه مناسبی برای ارائه محصول و تولید سرمایه باشد.
به همراه جمعی از دوستانم در سال ۹۷ به ایران بازگشتیم و در برنامه «حمایت از بازگشت متخصصان خارج از کشور» معاونت علمی ریاست جمهوری شرکت کردیم. تیم اولیه در پارک علم و فناوری پردیس شکل گرفت؛ حدود ۲ سال از آن روزها می‌گذرد؛ در این بازه زمانی توانسته‌ایم ۴ محصول را از صفر تا ۱۰۰ طراحی و آماده ورود به بازار کنیم.
سخن گفتن از نقش نخبگان در پیشرفت و توسعه شاید مصداق زیره به کرمان بردن باشد، چرا که واضح و روشن است که تمامی دستاوردهای بشر ماحصل تلاش‌ها و فعالیت‌های نخبگان و دانشمندان در حوزه‌های علوم مختلف است. در دنیای امروز و رقابت تنگاتنگ جوامع و کشورها در حوزه فناوری و تولیدات صنعتی امروزه تربیت و پرورش نخبگان مهارتی از اهمیت بالایی برخوردار است و هرکشوری که در این حوزه صاحب حرف باشد بدون شک باید آنرا در عرصه های تولید علم،دانش و صنعت و فناوری قدرتمند و پیشتاز دانست. اگرچه این دیدگاه حاکم وجود دارد، اما برخی نظر و دیدگاهی دیگر دارند؛ یعنی تلاش می‌کند «ما می‌توانیم» را در عمل ثابت کنند.
اگر نخبگان تنها به امید حمایت‌های دولتی به ایران بازمی‌گردند، باید درباره برچسبی که به آنها می‌زنند، شک کرد. کسانی که مدعی داشتن یک توانایی هستند باید این ادعا را هم داشته باشند که بدون حمایت‌های خاص یا جداسازی عناوین هم بتوانند کاری انجام دهند. برنامه معاونت علمی در ارتباط با حمایت از بازگشت متخصصان اقدامی مبارک است. بسیاری از کسانی که به ایران بازمی‌گردند، در بازه زمانی یک یا ۲ ساله نخست از زمان بازگشت، هیچ موقعیت شغلی برای آنها وجود ندارد. برنامه‌های حمایتی سبب می‌شود تا چنین واهمه‌ای به واسطه خروج از کشور برای آنها وجود نداشته باشد.
نزدیکی صنعت و دانشگاه، موضوع خوب و مهمی است. ارتباط میان این مولفه‌ها در سال‌های اخیر بهتر شده، بررسی اکوسیستم استارت‌آپ‌ها نشان می‌دهد برخی از نهادها که در گذشته تنها خواهان مقالات علمی بودند، رویکرد خود را تغییر داده‌اند. منظور این است، اغلب اوقات از مقالات علمی حمایت نمی‌کنند، اما چتر حمایتی خود را برای یک محصول تولیدی باز می‌کنند. شرایط نسبت به زمانی که ایران ترک کردم بسیار بهتر شده، امیدوارم روال فعلی ادامه‌دار باشد.
گذر زمان و جدی‌تر شدن چالش‌ها
به طور قطع، شرکت‌های دانش بنیان به واسطه ساختار اقتصادی ایران با مشکلات متعددی روبرو هستند. به گفته فعالان این زیست‌بوم، مشکلات در گذر زمان جدی می‌شود، چرا که رویاها به واسطه موفقیت‌های قبلی محقق می‌شوند. در این شرایط، سخن از اهداف جدید به میان می‌آید که خود آغاز یک راه جدید پر پیچ و خم است.
برخی از چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان به همراه محصولات می‌آیند. شرایط فعلی خودم با ۳ سال گذشته را نمی‌توانم مقایسه کنم. معتقد بودم، اگر ایده و یک نمونه اولیه شکل بگیرد به این معنا خواهد بود که یک محصول را در دست داریم. در حال حاضر بر این باور هستم تا زمانی که از یک محصول تولیدی باید ۱۰ هزار نسخه داشته باشیم تا ادعا کنیم یک محصول را در دست داریم. به طور قطع، با گذر زمان تعداد مدنظر افزایش می‌یابد. ساخت یک محصول را نباید تنها مشکل شرکت‌های دانش‌بنیان دانست، بلکه فروش و کسب درآمد را هم باید در نظر داشت. مدتی است که با شرکت میهن مذاکرات خود را آغاز کرده‌ و پروژه‌ای را به صورت پایلوت اجرا می‌کنیم. نوع مدیریت و ترتیب سازمانی این مجموعه غذایی بسیار منسجم است؛ به این موضع فکر می‌کنم که چه زمانی می‌توانیم به ساختار مدیریتی این شرکت دست یابیم. اغلب شرکت‌های دانش بنیان ایجاد چنین ساختاری را بلد نیستند.
یکی از دیگر چالش‌های شرکت‌های دانش‌بنیان توسعه بازار است. قوانین توسط قانون‌گذار نوشته شده، اما اجرا نمی‌شود. به طور مثال، تخم‌مرغ از حساس‌ترین محصولات به دما است، اما زنجیره سرد به دلیل سیاست‌های سرکوب قیمت این کالا به دست فراموشی سپرده می‌شود. این محصول حساس غذایی با وسیله نامناسب مثل خاور حمل و نقل می‌شود. سازمان غذا و دارو از نقش نظارتی خود و اجرا قانون غافل است. اجرا نشدن قانون یک حلقه مفقوده است، همین مسائل سبب می‌شود تا به سراغ شرکت‌های خصوصی برای ارائه محصولات خود بروم.
مصاحبه- خبرگزاری دانشجویان ایران( 27/1/1401)

منبع: دیدراه شماره 1- دفتر مطالعات فرهنگی جهاد دانشگاهی


نظر شما :