دیدراه شماره ۱
دانشگاه مهد آرمانخواهی، آرمانگرایی و عقلانیت است
دکتر عبدالحسین کلانتری؛ معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم

دانشگاهیان بصیر پس از انقلاب در عرصه های مختلف فرهنگی، سیاسی، عمرانی و علمی و فناوری تاثیرات شگرفی داشته اند.به صورت خاص، جریانهای دانشجویی مهم و اصیلی در دانشگاه حیات داشته و همواره منشا اثر بودهاند. دانشجویانی که به تعبیر زیبای حضرت امام حقیقتاً چشمان نگران نظام بودند و اگر نقد و انتقادی نیز داشتند و دارند نه از باب کینه و عداوت، که از بابت نگرانی و تعلقی بوده که به نظام داشتهاند.
آرمانگرایی بدون لحاظ واقعیات منجر به هرج و مرج و شورشهای کور و نابهنگامی میشود که هزینههای بسیاری برای جامعه به بار خواهد آورد و در مقابل واقعگرایی صرف و عدم توجه به آرمانها ما را غرق در محافظهکاری و پذیرش وضع موجود با تمام نواقصش خواهد کرد. اما ترکیب آرمانگرایی و واقع گرایی فضای را برای اصلاح امور به سمت آرمانها خواهد گشود و سرمایه اجتماعی و انسانی کشور و امید به آینده را ارتقا خواهد بخشید.
به همین جهت است که جریانهای معاند و دشمنان قسم خورده این مرز و بوم از تمامی امکانات خود، بالاخص امکانات رسانهای خود استفاده میکنند تا مطالبات مردم ایران را از این مسیر خارج کنند. آنها مغرضانه، سعی دارند تا مانع هر گونه تحول مثبتی در جامعه شوند و با استفاده از انواع تکنیکهای رسانه ای و شناختی سعی دارند تا مطالبات بحق مردمی که از مسیرهای مرسوم خود قابل حل هستند منحرف و رادیکال نمایند.
نقش دانشگاهیان در مطالبات
دانشگاه باید از ظرفیت بی نظیر خود در جهت مسائل کشور استفاده کند. دانشگاه نماد بارز شعار "ما می توانیم" است و با گره گشایی خود می تواند امید را در دلهای مردم کشور زنده کند. کما اینکه تاکنون نیز دانشگاهها چنین خدماتی داشتهاند. خدماتی که دانشگاه به انقلاب داشته و متقابلاً خدماتی که انقلاب به دانشگاه داشته است؛ انقلاب به دانشگاه هویت، جهت، معنا و استقلال داد و دانشگاه نیز در مقاطع مختلف سعی کرده است تا در جهت تحقق آرمانهای انقلاب و مردم مظلوم ایران بکوشد.
بررسی اهمیت دانشگاه فراتر از یک نگاه فن سالارانه مستلزم، یک نگاه فرهنگی دقیق و عمیق است. دقیق تر بگویم، بدون تقویت عناصر و سویه های فرهنگی دانشگاه، دستیابی به این اهداف و آرمانها و کمک به حل مسائل کشور محال است. فرهنگ است که به دانشگاه جهت می دهد، فرهنگ است که به حیات دانشگاهی معنا و هویت می دهد. فرهنگ است که تعلق می آفریند و دانشگاهیان را با مسائل و آلام جامعه مرتبط میسازد و آنها را به حل آنها ترغیب می کند.
متاسفانه واقعیت این است که در این سالها، نه فقط بواسطه شیوع کرونا، که اساساً به دلیل غلبه نگاه فن سالار و غیرفرهنگی، امر فرهنگی و اجتماعی در دانشگاهها حاشیه ای تلقی شده بود و لطمات زیادی را به دانشگاهها وارد ساخت و دانشگاه را از رسالت خود دور ساخت. غافل از اینکه، حتی اگر توسعه علمی و فناوری را هدفگیری کنید، این هدف بدون اتکا به فرهنگ که معنابخش کنشهاست ناممکن است. اساساً دانشگاهی که قرار است انسان بسازد و تربیت کند، دانشگاه که قرار است مسئولیت اجتماعی داشته باشد و کنشگران مسئول تربیت کند، دانشگاهی که دانش آموختگانش قرار است به مردم خدمت کنند، بدون توجه به فرهنگ نمی تواند به این اهداف دست یابد.
البته، خوشبختانه، علی رغم مشکلات عدیدهای که دانشگاهها با آن دست به گریبان هستند، وزیر محترم علوم به تمامی دانشگاهها ابلاغ کردند که ۳ درصد از بودجه خود را به فعالیتهای خود اختصاص دهند. این رقم آنگاه بهچشم می آید که بدانیم بودجه فرهنگی دانشگاهها در سال ۱۴۰۰ زیر سه دهم درصد (۰.۳ درصد) بوده است.
جهتگیری مهم دیگری که در دستور کار فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در دانشگاهها قرار گرفته است، توجه توامان به تمامی ذی ربطان در برنامههای فرهنگی یعنی اساتید، کارکنان و دانشجویان است که بر این اساس، کنشگر و مخاطب فعالیتهای فرهنگی هر سه گروه اساتید و دانشجویان و یاوران علمی یا همان کارکنان هستند.
مسولیت اجتماعی و رتبه بندی دانشگاهها و دانشگاهیان
آیین نامه ارتقا و حتی شاخصهای رتبهبندی دانشگاهها در حال بازنگری است و مسئولیت اجتماعی نقش کلیدی و مهمی در این آییننامهها ایفا خواهد کرد. چرا که دانشگاه اگر به مسئولیت خود در قبال انقلاب و مردم توجه نکند و نسبتی با مسائل واقعی مردم نداشته باشد و آستین همت برای حل علمی و دقیق مسائل کشور بالا نزند بتدریج از کانون توجه ملت بیرون خواهد رفت و به سرنوشت روشنفکران غربزده ای دچار خواهد شد که هیچ نسبتی با تاریخ و تمدن ایران نداشته و لذا جایی در دل مردم باز نکردند و حذف شدند.
سخنرانی دانشگاه تبریز
منبع: دیدراه شماره 1- دفتر مطالعات معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی
نظر شما :